
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تهدیدات زیستی فناوری کریسپر بر امنیت ملی است. تهدیدات زیستی در چند سال اخیر به دلیل تأثیرگذاری شگرف بر امنیت ملی کشورها، به یکی از مسائل و چالش های عصر جدید برای آن ها تبدیل شده است. به همین منظور، سؤال پژوهش حاضر آن است که تأثیر تهدیدات زیستی فناوری کریسپر بر امنیت ملی چیست؟ برای پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه را به محک آزمون می گذاریم که فناوری های نوین زیستی مانند فناوری کریسپر، تهدیدات قابل توجهی بر امنیت ملی از جمله در کاربرد آن به عنوان تسلیحات زیستی، تأثیرات خواسته و ناخواسته محیطی، بیماری ها و سمومات زیستی مصنوعی، ترور زیستی و... دارد. بر اساس روش توضیفی- تحلیلی، یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود مزایای استفاده از اصلاح ژنوم و تغییر آن، نگرانی های جدی در رابطه با جنبه های اخلاقی ارائه فناوری، ایجاد انواع جدید بر روی جمعیت انسانی و تأثیر منفی بالقوه بر پیامدهای ناخواسته وجود دارد. زیرا پدافند زیستی در بیشتر کشورهای قدرتمند، سویه سیاست امنیتی و خارجی به خود گرفته و توجهی به بهداشت عمومی در سطح جهانی ندارد از سویی دیگر، امنیتی سازی در بخش های خاص بدون هماهنگ سازی با دیگر بخش ها، توسعه نامعلوم و ناپایداری را به دنبال خواهد داشت و سیاست گذاری نامناسب در تهدید بیوتروریستی، می تواند ظرفیت پاسخگویی یک کشور را به مخاطره بیندازد.
بیشینه سازی موفقیت مذاکرات بین المللی در پرتو شناخت عمیق تر از ذهن انسان
حوزههای تخصصی:
با توجه به چالش های پیچیده و چندوجهی در عرصه دیپلماسی و مذاکرات بین المللی، این پژوهش به بررسی نقش شناخت عمیق تر از روان شناسی انسانی در تقویت مذاکرات بین المللی پرداخته است. فرضیه پژوهش این است که درک بهتر از انگیزه ها، احساسات و رفتارهای انسانی می تواند بهبود قابل توجهی در کیفیت مذاکرات و دستیابی به توافقات پایدار ایجاد کند. تحلیل کیفی موردکاوی های مذاکرات موفق و ناموفق نشان می دهد که عواملی نظیر همدلی، شناخت انگیزه های پنهان و آگاهی از چالش های فرهنگی، موانع را تسهیل یا تضعیف می کنند. یافته های این پژوهش که براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی حاصل شده است، بیانگر این است؛ مذاکراتی که در آن ها درک روان شناختی طرفین مورد توجه قرار گرفته، نسبت به مذاکراتی که از این بعد غفلت کرده اند، موفقیت بالاتری داشته اند. این پژوهش با تکیه بر چارچوب نظری سازه انگاری، به ضرورت توجه روان شناسی در فرایندهای دیپلماتیک تأکید می کند و پیشنهاد می دهد که تقویت مهارت های بین فردی، ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و مدل های مذاکره در میان دیپلمات ها، می تواند به عنوان عاملی کلیدی در بهبود روابط بین الملل و حل چالش های جهانی عمل کند.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های حکمرانی مدیریت سیاسی در جمهوری اسلامی
حوزههای تخصصی:
امروزه حکمرانی خوب، یکی از شاخص های توسعه قرن اخیر، مورد توجه قرار دارد. همچنین در برنامه طرح ریزی شده در سازمان ملل متحد نیز موضوع را با عنوان حکمرانی مطلوب مطرح نموده و برای آن مؤلفه هایی را بیان نموده است. از این رو شناسایی و اولویت بندی حکمرانی در مدیریت سیاسی نظام اسلامی که در تراز جمهوری اسلامی باشد از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا هدف این تحقیق شناسایی و اولویت بندی حکمرانی در مدیریت سیاسی در جمهوری اسلامی است که از روش پژوهش کیفی و با پارادایم تفسیری و با استفاده از منابع موجود در نظام جمهوری اسلامی و همچون، آیات قرآنی، احادیث و روایات، قانون اساسی جمهوری اسلامی و همچنین از طریق روش مطالعه ی تطبیقی و دیدگاه های رهبران و مصاحبه با خبرگان، صاحب نظران و متخصصان استفاده شده است و مؤلفه هایی همچون، دولت مردم سالار، دولت پاسخگو و مسئولیت پذیر، دولت مشارکتی، دولت عدالت محور، دولت کارا و اثر بخش به عنوان مؤلفه های الگوی حکمرانی مطلوب مد نظر قرار گرفت و این نتیجه حاصل شده که حکمرانی در مدیریت سیاسی اسلامی برخی شاخص های مشترک با حکمرانی خوب داشته و برخی شاخص های خاص به خود دارد و در نهایت 15 مؤلفه توسط خبرگان جمع بندی، وزن دهی و اولویت بندی گردید.
جهاد تبیین راهبرد مقابله با جنگ شناختی با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
جنگ شناختی به عنوان یکی از محورهای جنگ ترکیبی دشمنان در برابر جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر وارونه نمایی و تحریف واقعیت های مرتبط با ایران است. از دیدگاه مقام معظم رهبری، جهاد تبیین نسخه مقابله با این نوع جنگ است. بنابراین، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که «چگونه می توان در برابر جنگ شناختی جهاد تبیین اثربخش انجام داد؟» با روش تحلیل محتوای کیفی و ضمن اشاره به چگونگی شکل گیری و کارکرد حاد واقعیت در جنگ شناختی، این یافته ها به دست آمد که جهاد تبیین به عنوان کوششی سخت در مسیر روشنگری، روایت گری صحیح و دقیق و حقیقت پردازی در برابر جنگ شناختی دشمنان، فریضه ای قطعی، فوری و همگانی است. برای جهاد تبیین مؤثر نیز علاوه بر اقدامات عملی و گره گشای مسئولان و نخبگان انقلابی، رسانه ها نیز باید ضمن ایجاد جریان تبیین برای رصد تحریف ها و روشنگری به هنگام، دقت در انتشار اخبار خوب و امیدبخش، تبیین ماهیت و دستاوردهای انقلاب اسلامی، به تبیین منشأ ناکارآمدی ها و ضعف های موجود در کشور، تبیین فرصت های جنگ اقتصادی، تبیین ظرفیت های انقلاب اسلامی و معتبرسازی نگاه به درون برای حل مشکلات موجود کشور و... توجه داشته باشند.
مدرن سازی شناورهای نظامی با بهره گیری از فناوری هوش مصنوعی جهت بکارگیری در عملیات های دریایی آینده
حوزههای تخصصی:
امروزه در مواجهه با چالش های روزافزون در محیط های دریایی و نیاز به ارتقاء قابلیت های دفاعی، مدرن سازی شناورهای نظامی با استفاده از فناوری های نوین، به ویژه هوش مصنوعی، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. به طور کلی، فناوری هوش مصنوعی پتانسیل بسیار بالایی در آینده زندگی بشر، خصوصاً بخش نظامی داشته و هر کشوری بتواند در این بخش پیشرفت نماید، دست برتری را در عملیات ها خواهد داشت. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش این پرسش مورد بحث قرار گرفته است که به کارگیری فناوری هوش مصنوعی در شناورهای نظامی، به چه پارامترهایی وابسته است و بیشترین تأثیر را از کدام پارامترها می پذیرد؛ بنابراین به کمک جامعه آماری شامل متخصصین حوزه صنعت دفاعی و هوش مصنوعی به تحلیل بکارگیری فناوری هوش مصنوعی در شناورهای نظامی و عملیات های دریایی پرداخته شده است. به طور کلی براساس نتایج استخراج شده، می توان بیان داشت که زیرساخت موردنیاز جهت بکارگیری فناوری هوش مصنوعی در شناورهای نظامی، از مهم ترین مشخصه ها در جهت استقرار این فناوری بر روی شناورهای نظامی می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد که بکارگیری این فناوری در بخش ناوبری شناورها می تواند کمک شایانی در عملیات های دریایی نماید. به طور کلی، می توان بیان داشت که استفاده از فناوری هوش مصنوعی در عملیات شناورهای نظامی، می تواند به ارتقاء امنیت در محیط های دریایی کمک شایانی نماید. این نتایج نشان دهنده ظرفیت بالقوه هوش مصنوعی در تسهیل عملیات های دریایی آینده و نقش آن به عنوان یک فناوری کلیدی در پیشبرد قدرت دریایی مدرن است.
نقش شبکه های اجتماعی در جنگ شناختی: تأثیر الگوریتم ها بر افکار عمومی
حوزههای تخصصی:
با گسترش رسانه های اجتماعی و فناوری های هوش مصنوعی، نحوه انتشار اخبار و اطلاعات به شدت تغییر کرده است و این تغییرات به ابزارهای جدیدی برای اثرگذاری بر افکار عمومی و رفتارهای اجتماعی تبدیل شده است. جنگ شناختی به عنوان یک تهدید نوظهور در فضای دیجیتال شناخته می شود که نه تنها به تقویت اطلاعات نادرست و اخبار جعلی می پردازد، بلکه به طور مؤثری در شکل گیری و هدایت نظرات عمومی نقش دارد. مقاله همچنین تأکید دارد بر نقشی که حباب فیلتر و الگوریتم های رسانه های اجتماعی در تقویت یا کاهش این جنگ شناختی ایفا می کنند. پژوهش ها نشان می دهند که رسانه های اجتماعی و الگوریتم های هوش مصنوعی می توانند به گسترش اخبار نادرست و برانگیختن هیجانات منفی منجر شوند، که این امر تهدیدی برای دموکراسی و امنیت اجتماعی به شمار می رود. در این راستا، مدل های مختلف حکومت داری پلتفرم های آنلاین و چالش های پیش روی آن ها برای مقابله با جنگ شناختی مورد بررسی قرار می گیرند. با استفاده از مطالعات موردی از انتخاباتی مانند انتخابات 2016 آمریکا و دیگر رویدادهای جهانی، به تحلیل این پدیده ها پرداخته و راه کارهایی برای مقابله با اثرات منفی جنگ شناختی در عصر دیجیتال پیشنهاد می دهد. این مطالعه به ویژه بر اهمیت طراحی سیاست های مؤثر و راهبردهای مناسب برای مدیریت اطلاعات در فضای دیجیتال تأکید می کند. در نهایت، به ضرورت تحقیق بیشتر در زمینه توسعه الگوریتم های جایگزین که بر مبنای شفافیت و ارزش های دموکراتیک طراحی شوند، اشاره شده است.