فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جامعهپذیری سازمانی با نگهداشت استعدادهاونقشمیانجی اعتماد سازمانی کارکنان شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت شهر تهران به روش همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری صورت گرفته است
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر را کارکنان شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت شهر تهران به تعداد440 نفر تشکیل دادندکه با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان (1970) 144 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری دادههای مربوط از پرسشنامه های نگه داشت استعداد شاطری(1394)، جامعه پذیری سازمانی تائورمینا (۱۹۹۷) و اعتماد سازمانی شاکلی- زالابک،الیسووینوگراد(2003)استفاده گردید. اعتبار از نوع همسانی درونی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 76/. ، 84/. و 78/. به دست آمد.جهت تحلیل دادههاازمدل معادلات ساختاری استفاده گردید.
یافته ها: نتایج آزمون حاکی از آن بود که بین جامعهپذیری سازمانی با اعتماد سازمانی و نگهداشت استعداد رابطه مستقیم وجود دارد و اعتماد سازمانی در رابطه جامعه پذیری سازمانی بر نگه داشت استعداد نفش میانجی-گری جزیی دارد.
اعتباریابی مدل مدارس یادگیرنده ویاددهنده درآموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در هزاره سوم تنها سازمانهایی دوام می آورند که بتوانند یاددهی و یادگیری را در کلیه فعالیت های خود متمرکز کرده و به سازمان یاد دهنده و یادگیرنده تبدیل شوند.هدف از انجام این پژوهش، اعتباریابی مدل مدارس یادگیرنده و یاددهنده در آموزش و پرورش بود.
روش شناسی : روش پژوهش از نوع آمیخته بود. در بخش کیفی، 12 نفر از اعضاء هیأت علمی و خبرگان آشنا به تعلیم و تربیت با روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از مجموع 460 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان خراسان شمالی، براساس فرمول کوکران 210 نفر به عنوان نمونه تحقیق با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات در بخش کیفی به روش داده بنیاد و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی به روش میدانی و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 98/0 تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از فرآیند کدگذاری راهبرد نظریه داده بنیاد و برای داده های کمی از روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزار 21SPSS و 20 AMOS استفاده شد.
یافته ها : یافته های پژوهش منجر به شناسایی و تأیید 9 مقوله اصلی منابع انسانی، توانمندسازی، محیط یادگیری، ساختار، فرهنگی، سیاست گذاری، فناوری اطلاعات، پشتیبانی، اجتماع یادگیرنده و 25 مؤلفه فرعی در مدارس یادگیرنده و نیز 9 مقوله اصلی رهبری، زیرساخت، برنامه ریزی درسی، مدیریت دانش، نگرش و ارزش ها، بهداشتی روانی، مشارکت، نوآوری و اهداف و مأموریت و 36 مؤلفه فرعی تأثیرگذار در مدارس یاددهنده گردید و هم چنین نتایج نشان داد که الگوی استخراج شده، از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد.
نتیجه گیری : ارائه مدل کاربردی مناسب برای مدارس ضروری است تا ضمن توجه به تمامی عوامل مؤثر در یاد دهندگی و یادگیرندگی ، بتوانند به مدرسه یادگیرنده ،یاددهنده تبدیل شوند.
مفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بازمفهوم پردازی تفکر جهان-بومی گرایی در تعلیم و تربیت با تاکید بر دانش وطنی بود. در این مطالعه از روش تحلیل مفهوم با تاکید بر درک و تفسیر استفاده شد. بر این اساس ابتدا با شیوه ای تحلیلی به بررسی و نقد مفاهیم موجود پرداخته و در نهایت مفهوم مورد نظر ارایه شد. نویسنده معتقد است که آنچه که ما به عنوان رویکرد ها و نظام های آموزشی موفق مدنظر داریم، با همان جزییات و خصوصیات و در آن بستر فرهنگی موفق بوده است. بنابراین اگر بخواهیم برخی از ویژگی-های آنان را متناسب با فرهنگ و فلسفه حاکم بر جامعه، فیلتر کنیم و از صافی عبور دهیم، خروجی آن دیگر نمی تواند تناسبی با آن رویکرد اولیه داشته باشد. مفهوم پردازی مدنظر نویسنده به این صورت است که باید با مطالعه نظام های آموزشی و رویکردهای تربیتی موفق، رویکرد و نظام آموزشی جدید، متناسب با بستر مورد نظر و برخاسته از دانش وطنی که ساخته و پرداخته اندیشمندان داخلی است، ایجاد کنیم. درواقع این نگاه نسبت به تفکر جهان-بومی گرایی، به دنبال آن است تا نظام های آموزشی برتر و روند جهانی سازی را مطالعه و دنبال نماید و از دانش منعکس در آن ها بهره مند شده و متناسب با فرهنگ جامعه و امکانات موجود، رویکرد نوینی را اتخاذ و ایجاد نماید که هم در مسیر روند جهانی قرار گیرد و هم متناسب با شرایط بومی و حفظ ارزش های فرهنگی باشد.
تعیین اثربخشی آموزش مجازی بر فرسودگی تحصیلی و خلاقیت در دانش اموزان دختر متوسطه اول شهر یزد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مجازی بر فرسودگی تحصیلی و خلاقیت در دانش اموزان دختر متوسطه اول شهر یزد در سال 1399 می باشد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش ازمون- پس ازمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دختر شهر یزد در سال 1399 که به تعداد 1018 نفر تشکیل می دهند. نمونه آماری این پژوهش 60 نفر از دانش آموزان به وسیله نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه های این پژوهش پرسشنامه اموزش مجازی محمدی(1390)، فرسودگی تحصیلی برسو و سالانووا و اسچفلی (1997) و پرسشنامه خلاقیت عابدی(1372) می باشد و نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که اموزش مجازی بر فرسودگی تحصیلی و خلاقیت در دانش اموزان اثربخش بوده است و باعث کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش خلاقیت شده است
تأثیرآموزش هدف گذاری بر خود تنظیمی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان نوجوان پسر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش تأثیر آموزش هدف گذاری بر خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان نوجوان پسر شهر اصفهان بوده است.
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه شهر اصفهان بودند که از میان دانش آموزان متوسطه شهر اصفهان در سال 97 مراجعه کننده به موسسه سلامت اندیشان مهر، به طور تصادفی ساده انتخاب شده و تعداد 40 نفر از دانش آموزان با خودتنظیمی پایین و انگیزش تحصیلی پایین انتخاب شدند که از طریق پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و همکاران که در سال ۱۹۹۵ طراحی و توسط کدیور در سال ۱۳۸۰ در ایران هنجاریابی شده است و نیز مقیاس انگیزش تحصیلی AMS (2009) شناسایی شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایابی شدند. نوع پژوهش نیمه آزمایشی است. پس از انجام پیش آزمون گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش هدف گذاری دریافت کرد ولی گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای بررسی تفاوت میانگین ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزارSPSS ویراست21تحلیل شد
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هدف گذاری بر خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان نوجوان پسر شهر اصفهان تأثیر معنی داری داشته و باعث افزایش خودتنظیمی و افزایش انگیزش تحصیلی گردیده است.
شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی: نظریه پردازی داده بنیاد کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی براساس رویکرد چندفرهنگی: نظریه پردازی داده بنیاد کلاسیک بوده است. برای تحقق هدف مذکور، از رویکرد پژوهش کیفی و روش داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید، نخبگان و صاحب نظران سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بوده است که از بین آنها تعداد 14 نفر با استفاده از اصل اشباع به عنوان نمونه انتخاب و با روش هدفمند گزینش شده اند. برای گرد آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است که روایی و پایایی آن با استفاده از روش درون متنی و استفاه از دو کدگذاری بررسی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه های کد گذاری باز و محوری و گزینشی بر اساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. نتایح نشان داد که ابعاد و مولفه های برنامه درسی مطالعات اجتماعی شامل 90 مفهوم در30 مقوله انتزاعی تر تبدیل شدند که عبارتند از: شرایط علّی شامل سه مقوله (شناخت فرهنگ های داخلی و خارجی، تعامل میان و درون فرهنگی، یادگیری الگوی زیست چندفرهنگی)، شرایط زمینه ای شامل هشت مقوله (حوزه شناختی فرهنگ و اجتماع، حوزه عاطفی فرهنگ و اجتماع، حوزه رفتاری فرهنگ و اجتماع، مهارتهای فنی، ویژگی های شخصیتی، فرهنگ شناختی، نیمه ساختار یافته، ساختار نیافته)، شرایط مداخله گر شامل هفت مقوله (مکتوب، تصویری و صوتی، مواد غیر رسمی، ساختار یافته، رسمی، نیمه رسمی و غیر رسمی)، راهبردها شامل نه مقوله (الگوهای پردازش اطلاعات، الگوهای یادگیری اجتماعی، الگوهای یادگیری فردی، بر اساس نیازها و علایق و توانمندیهای دانش آموزان، بر اساس تصمیم گیری متولیان آموزشی بویژه معلمان، بر اساس ماهیت، نوع و شکل فعالیتهای آموزشی، کمی، کیفی و آمیخته) و پیامدها شامل سه مقوله (اصلاح و پیشرفت اجتماع، عدالت محوری در تعلیم و تربیت، انسجام و اتحاد همه جانبه) می باشد. نتایج پژوهش حاکی از اهمیت ابعاد و مولفه ها شناخته شده توسط صاحبنظران در طراحی برنامه درسی مطالعات اجتماعی بوده و پیشنهاد می گردد از آنها در بهبود برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد چندفرهنگی استفاده شود.
تبیین شرایط توسعه قصد کارآفرینی اجتماعی دانشجویان (رویکرد نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین شرایط توسعه قصد کارآفرینی اجتماعی (ک.ا) دانشجویان رشته های مختلف گردشگری انجام شده است. در این راستا، برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختارمند انفرادی با دو گروه اساتید دانشگاهی و دست اندرکاران کارآفرینی (در مجموع 24 نفر) و برای تحلیل داده ها از روش کیفی نظریه زمینه ای استفاده شد. سازگار با روش پیشنهادی چارمز (Charmaz, 2006)، از نسخه نظریه زمینه ای ساخت گرایی با دو مرحله کدگذاری اولیه و کانون و همچنین، از چارچوب اشتروس و کوربین (Strauss and Corbin, 1998)، شامل شرایط علّی، شرایط زمینه ای، پدیده اصلی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها استفاده و در نهایت، یک مدل پارادایمی جدید ارائه شد. بر اساس این مدل، آموزش علمی و عملی، خود-کارامدی، همدلی فرهنگی، نگرش به کارآفرینی اجتماعی، مطلوبیت و امکان پذیری ادراک شده از مهم ترین شرایط علّی توسعه قصد کارآفرینی اجتماعی در میان دانشجویان رشته های مرتبط با گردشگری قلمداد می شود. اگرچه مدل-های مختلفی در حوزه قصد کارآفرینی وجود دارد اما متغیرهای مدل پارادایمی این پژوهش، متغیرهای کلیدی آنها را پوشش می دهد و در واقع، این پژوهش، یک مدل جامع در حوزه قصد کارآفرینی اجتماعی ارائه کرده است.
رهبری در محیط های یادگیری مجازی
حوزههای تخصصی:
انقلاب فناوری و دیجیتال سازی و از طرفی دیگر بیماری کوید-19، موجب شده است تا افراد، بیش تر در فضای مجازی و آنلاین کار و فعالیت نمایند. بنابراین، تاثیر این تغییرات در محیط هایی همچون آموزش، مسائل جدید و چالش برانگیزی را به همراه آورده است که درک روشنی از رهبری در یک محیط یادگیری مجازی را شامل می شود و نیازمند نوع جدیدی از رهبری است تا بتواند بر چالش های پیش رو در این فضا غلبه نماید. بدین ترتیب تحقیقات به سمت رهبری در یک فضای مجازی پیش رفت چرا که سبک های سنتی رهبری به اندازه کافی فرصت ها و چالش های ناشی از این تغییرات را برطرف نمی کردند. از این رو، برچسب رهبری در محیط های مجازی، یا رهبری الکترونیکی یا رهبری دیجیتالی در آموزش عالی به موضوعی نوظهور تبدیل شد. تئوری رهبری الکترونیکی، رهبری را در محیط های کاری که از فناوری پشتیبانی می کند، مورد بررسی قرار می دهد و در این مسیر با چالش های متفاوتی نسبت به رهبری سنتی روبرو است. همچنین طبق تحقیقات پیشین، مفاهیم تحول گرا و معاملاتی به عنوان مناسب ترین سبک های رهبری در حوزه رهبری الکترونیکی محسوب می شوند.
طراحی مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل کیفی سرمایه فکری با رویکرد یادگیری سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام شد. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و توسعه ای است.
روش شناسی پژوهش : پژوهش، از منظر روش، آمیخته(کمّی- کیفی)است و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری تحقیق، خبرگان دانشگاهی و حرفه ای آموزش و پرورش بودند. نمونه گیری از جامعه آماری به صورت هدفمند انجام شد که در مجموع 25 نفر انتخاب شدند. پس از تعریف موضوع و انجام مطالعات اکتشافی و کتابخانه ای، فهرستی از گزاره ها پیرامون ابعاد و مؤلفه های متغیرهای تحقیق شناسایی شد و پس از اخذ نظرات اصلاحی کیفی و کمّی به لحاظ روایی محتوایی به تأیید خبرگان دانشگاهی و حرفه ای رسید و در قالب پرسشنامه محقق ساخته پس از تعیین و تأیید پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در اختیار اعضای دلفی قرار گرفت. داده های حاصل از تحقیق براساس روش های آماری مربوط و با استفاده از نرم افزار ( Spss22) تحلیل شد و ابعاد و مؤلفه های تحقیق با ضریب توافق کندال (723/0) به اجماع خبرگان رسید.
یافته ها : براساس یافته های پژوهش، ابعاد و مؤلفه های سرمایه فکری در4 بعد و21 مؤلفه و ابعاد و مؤلفه های یادگیری سازمانی در3 بعد و12 مؤلفه شناسایی شد.
بحث و نتیجه گیری: نهایتاً تناسب مدل با نظر خبرگان با استفاده از آزمون t تک نمونه ای مورد تأیید قرار گرفت.
توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
219 - 191
حوزههای تخصصی:
استفاده از تکنیک های بهسازی برای معلمان تربیت بدنی بسیار حائز اهمیت می باشد. همانگونه که عنوان شد، استفاده از فعالیت های اوقات فراغت (چه در بعد فعالیت های جسمی و ورزشی و چه در بعد اجتماعی، فرهنگی و هنری) منجر به بهبود عملکرد منابع انسانی می گردد و خود گامی در جهت بهسازی منابع انسانی می باشد. پژوهش حاضر با هدف توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی بر اساس رویکرد بهسازی منابع انسانی در محیط های مدرسه انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نوع، پژوهش های آمیخته بود. جامعهه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی کشور بودند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه-ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با توجه به اهداف و روش پژوهش، طراحی گردیده بود. تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر در نرم افزارهای اس پی اس اس و آیموس انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه بهسازی فردی، بهسازی اخلاقی، بهسازی اجتماعی و فرهنگی، بهسازی سازمانی، بهسازی حرفه ای و بهسازی آموزشی از مؤلفه های توسعه اوقات فراغت به عنوان عوامل مؤثر مشخص گردید. در نهایت با استفاده از روش مدل سازی ساختاری مدل مفهومی پژوهش ترسیم گردید. نتایج پژوهش نشان داد که پس از محاسبه مقدار تی مربوطه هر عامل مشخص گردید که تمامی چارچوب توسعه اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی آموزش و پرورش تأثیر معناداری را دارند.
بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی دبیران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی دبیران دوره ی دوم متوسطه شهرستان بافت می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف؛کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری شامل تمام معلمان دوره ی دوم متوسطه شهرستان بافت در استان کرمان در سال تحصیلی 99- 98 است که حدود 140 نفر می باشند . بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 103 نفر برآورد گردید که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده، پرسشنامه ها بین نمونه آماری توزیع شد و 100 پرسشنامه تکمیل شد. در این پژوهش از 2پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید که عبارتند از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1388) ، و پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران(1389). برای انجام تجزیه و تحلیل آماری از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر وجود رابطه معنی دار بین سبک زندگی اسلامی با هوش معنوی و مؤلفه های آن می باشد. با توجه به اینکه طرز زندگی و باورهای معلمان تاثیر زیادی بر کار آنها و درنتیجه در تعلیم و تربیت دانش آموزان دارد، پیشنهاد می شود که در استخدام و به کار گیری آنها شاخص ها و معیار های لازم برای سنجش این ویژگی ها در نظر گرفته شود.
نقش رهبری اخلاقی مدیران در تعالی سازمانی مدرسه با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
98 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش رهبری اخلاقی مدیران در تعالی سازمانی مدرسه با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی معلمان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دوره متوسطه دوم شهر سنندج به تعداد 1132 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 287 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون (2005)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995) و پرسشنامه ارزیابی نتایج تعالی سازمانی دمینگ (2003) استفاده شد. برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ و روایی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار LISREL10.30 استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی مدیران و توانمندسازی روانشناختی معلمان اثر معنادار بر تعالی سازمانی مدرسه در سطح 05/0 دارند. رهبری اخلاقی با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی معلمان بر تعالی سازمانی مدرسه در سطح 05/0 اثر دارد. همچنین متغیرهای رهبری اخلاقی مدیران و توانمندسازی روانشناختی معلمان قادر به تبیین 53% واریانس متغیر تعالی سازمانی مدرسه بودند.
نقش واسطه گری انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین نقش واسطه گری انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر کاشان بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان به تعداد 1531 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 200 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های انگیزش تحصیلی والراند (1982)، هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (2003) استفاده گردید که روایی آن ها توسط استاد راهنما و صاحب نظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد هویت تحصیلی با انگیزش تحصیلی و ابعاد بهزیستی هیجانی دانش آموزان رابطه دارد. انگیزش تحصیلی با بهزیستی هیجانی دانش آموزان رابطه دارد. نتایج تحقیق نشان داد که انگیزش تحصیلی در رابطه بین هویت تحصیلی با ابعاد بهزیستی هیجانی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان کاشان نقش واسطه دارد.
مقایسه عملکردی آموزش و پرورش در کشورهای اندونزی، چین و استرالیا و وآلمان در دوران همه گیری بیماری کرونا و تعطیلی مدارس
حوزههای تخصصی:
همه گیری بیماری کووید 19 در ابتدای سال میلادی 2020 در سراسر جهان و ایران، با توجه به لزوم رعایت مسائل بهداشتی و فاصله گذاریهای اجتماعی ، تعطیلی مراکز آموزشی و مدارس را در پی داشته است. لذا این مراکز ناگزیر به استفاده از فضاهای مجازی و کلاسهای غیرحضوری شده اند تا دانش آموزان امکان ادامه تحصیل داشته باشند. استفاده از شیوه های آموزش آنلاین و در فضای مجازی پیش زمینه هایی احتیاج دارد. فراگیران به جای حضور در مدرسه و کلاس درس، در فضای خانه به صورت مجازی با معلم و دیگر دانش آموزان با کمترین تعاملات درگیر آموزش هستند. در سبک جدید آموزش، لزوم توجه به عناصر متعدد از جمله نقش معلمان، مدارس والدین جهت تامین شرایط و امکانات برای رسیدن به اهداف تربیتی و آموزشی مورد نظر پر رنگ تر شده و نسبت به آموزش حضوری از تفاوتهایی برخوردار می باشد. توجه به مسائل اقتصادی جهت دستیابی به امکاناتی از قبیل تب لت، گوشی تلفن همراه، اینترنت ولزوم آمادگی معلمان و مدیران و آشنایی با فضاهای مجازی و... ، پیامدهای روانی- اجتماعی و عاطفی این دوران از اهمیت برخوردار می باشد، لذا استفاده و بررسی تجربیات دیگر جوامع و کشورها در این دوران می تواند راهگشا باشد. در این مقاله که به روش مروری و با مطالعه مقالات و موضوعات مرتبط در پایگاه های مختلف داده انجام شده است، ضمن بررسی مقایسه ای عناصر مشابه(معرفی طرح-معلمان-والدین-دانش آموزان) در تجربیات کشورهای اندونزی، چین و استرالیا و آلمان ، نکاتی در مورد عملکرد این کشورها مطرح شد، نتیجه اینکه هر کدام از این کشورها با توجه به زمینه و فرهنگ خود و میزان اهمیت مسائل آموزشی با این موضوع برخوردار کرده درصدد پیدا کردن راه حل می باشند
غفلت از برنامه درسی پنهان در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
به دنبال شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس، ضرورت توجه به برنامه درسی پنهان دانش آموزان بیش از پیش احساس می شود. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته معلمان و والدین دانش آموزان دوره اول و دوم ابتدایی از برنامه درسی پنهان و پیامدهای غفلت از نقش این برنامه در پی مجازی شدن تعلیم و تربیت است. روش پژوهش پدیدارشناسی می باشد. داده های لازم از طریق یادداشت های خود زیست نگاری روایت شخصی 12 معلم و مصاحبه کتبی با 10 تن از والدین دانش آموزان جمع-آوری شده اند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد.پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، یافته های پژوهش حاکی از تأثیر سطوح سه گانه برنامه درسی پنهان در دوران کرونا است. در سطح نخست برنامه درسی پنهان با آگاهی از جانب نظام آموزشی و بی اطلاعی فراگیران، در سطح دوم با آگاهی فراگیران و بی اطلاعی نظام آموزشی و درنهایت در سطح سوم با بی اطلاعی نظام آموزشی و فراگیران تأثیراتی را بر وجوه تربیتی دانش آموزان به جا میگذارد. در هر یک از سطوح سه گانه فوق، نقش عوامل دینی و اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، بدنی، زیست محیطی، روانی و اجتماعی را که تحت تأثیر برنامه درسی پنهان هستند مورد تحلیل و واکاوی قرارگرفته است. با توجه به نتایج پژوهش، لازم است عوامل تأثیرگذار در برنامه درسی پنهان در این سطوح موردتوجه معلمان و متصدیان تعلیم و تربیت قرار گیرد و زیرساخت های منسجم و اثربخش برای بهبود و پیش بینی تأثیرات منفی غفلت از برنامه درسی پنهان موردتوجه جدی قرار گیرد.
شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های توانمندسازی مدارس با تاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان انجام شد. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره های تحصیلی (ابتدایی،متوسطه اول و دوم)، والدین و کارکنان مدارس شهر ساری و نکا بود. روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چند مرحله ای است که تعداد 386 نفر به عنوان نمونه آماری جهت بررسی انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر از فرمول کوکران استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان و استادان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک مطالعه مقدماتی بر روی 40 نفر92/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار SPSS21 و lisrel8.8 انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که سه مولفه کلیدی توانمندسازی مدارس در نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان مولفه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. بارهای عاملی (برآوردهای استاندارد) متغیرهای اندازه گیری برای متغیر مکنون توانمندسازی مدارس در بعد شناختی(69/0)، بعد هیجانی(84/0) و بعد رفتاری (87/0) بود، این امر نشان دهنده روایی همگرایی نشانگرها است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد توجه به توانمندسازی مدارس باتاکید بر نظام مراقبت اجتماعی دانش آموزان می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی دانش آموزان موثر باشد.
شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت جانشین پروری در سازمان های فرهنگی (مطالعه موردی: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های مدیریت جانشین پروری درسازمان های فرهنگی بوده است که مطالعه موردی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام گرفت. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش کیفی و مشارکت کنندگان در این بخش شامل خبرگان و متخصصان دانشگاهی حوزه مدیریت، مدیران ستادی و اجرایی این سازمان بوده است. روش نمونه گیری به صورت هدف مند و براساس اشباع نظری انجام شد؛ بر همین اساس با افراد مطلع مصاحبه انجام گرفت و تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. بعد از مصاحبه با 11 نفر حجم نمونه، اطلاعات حالت اشباع به خود گرفت؛ اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه تا 16نفر ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون(مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) بر مبنای روش براون و کلارک انجام و تمامی مولفه های کلیدی بیرون کشیده و با به کارگیری نرم افزار maxqda ، در شبکه مضامین طبقه بندی شده اند. روایی و اعتبار مولفه های بدست آمده با مشارکت10 نفر از صاحبن ظران و مدیران مجموعه مورد مطالعه و بر اساس مقادیر به دست آمده CVR برای هر یک از شاخص ها، روایی آن ها مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها : طبق نتایج به دست آمده، مضامین مربوط به مدیریت جانشین پروری شامل تحلیل نیازها و فرصت ها (آینده پژوهی، هم سوسازی استراتژیک، الزامات مدیریتی و سبک رهبری)، بسترسازی ارزشی (فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، فضیلت اخلاقی مدیر)، پیاده سازی راهبردها (شناسایی استعدادها، توسعه و آموزش، پایش و ارزیابی) شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد جهت اجرای جانشین پروری در یک سازمان فرهنگی؛ نیاز به بستر سازی همه جانبه در سطح کلان است تا بتوان به طور کامل شاهد آماده بودن سازمان در برابر تغییراتی شد که اگر بدان توجه نشود؛ سازمان را از مسیر رسیدن به هدف منحرف می کند. بر همین اساس ضمن تحلیل نیازها و فرصت های پیش روی سازمان؛ می بایست بسترسازی ارزشی انجام شود تا با پیاده سازی راهبردها بتوان به مدییتی جانشین پرور در سطوح مختلف سازمان دست یافت.
تحلیل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس توسعه حرفه ای و مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
72 - 51
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی حالتی از خستگی جسمی، عاطفی و روحی است که به دنبال افزایش گرایش های منفی شغلی و از بین رفتن احساس و علاقه فرد به وجود می آید که در دهه اخیر موضوع فرسودگی شغلی و آثار آن در سازمان به یکى از مباحث اصلى رفتار سازمانى تبدیل شده است.پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری فرسودگی شغلی معلمان بر اساس توسعه حرفه ای و مدیریت مشارکتی در مدرسه در نواحی آموزش و پرورش تبریز انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی علّی (مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. حجم جامعه آماری 126 نفر از معلمان با سابقه کمتر از 10 سال در سال تحصیلی 1398-1397بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 100 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش حاضر با استفاده از سه پرسشنامه شامل توسعه حرفه ای(ایالت کنتاکی آمریکا)، فرسودگی شغلی (مزلچ) و مدیریت مشارکتی (شاقلی) گردآوری شده اند. روایی و پایایی پرسشنامه ها بررسی و مورد تایید قرار گرفته اند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری – تحلیل مسیر با نرم افزار PLS نشان داد که: روابط ساختاری توسعه حرفه ای با فرسودگی شغلی و نیز توسعه حرفه ای با مدیریت مشارکتی در معلمان معنادار می باشد.
بررسی تأثیر آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان با نقش میانجی رعایت حقوق شهروندی از دیدگاه مربیان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
239 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان با نقش میانجی رعایت حقوق شهروندی در شهر ارومیه بود. تحقیق حاضر ازلحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر اساس گردآوری داده ها توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مربیان پیش دبستانی شهر ارومیه تشکیل می دهد که تعداد آن ها 110 نفراست. با روش تمام شماری این تعداد پرسشنامه بین آن ها توزیع شد که درنهایت تعداد 105 پرسشنامه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای مدل از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن نیز با استفاده از روایی همگرا (تأیید بارهای عاملی و مقدار AVE) و روایی تشخیصی مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای ارائه مدل، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. قبل از آزمون سؤالات تحقیق مدل بیرونی تحقیق، مدل درونی و کلیت مدل با شاخص های مناسب مورد برازش قرار گرفت. در نهایت نتایج یافته های تحقیق نشان داد که آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان و رعایت حقوق شهروندی توسط کودکان تاثیر مثبت و معنی داری دارد همچنین مشخص شد که رعایت حقوق شهروندی در تاثیر آگاهی از فرهنگ ترافیکی بر قانون مداری اجتماعی کودکان پیش دبستانی شهر ارومیه دارای نقش میانجی است.
ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و ارائه مدل توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر اصفهان بود. روش تحقیق، تلفیقی بود و از روش کیفی- تکنیک دلفی برای استخراج و شناسایی مؤلفه های توانمندسازی مدیران و از بخش کمی برای آزمون مدل استفاده شد. جامعه آماری متشکل از کلیه مدیران سطوح مختلف معاونت های پژوهش، برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی و آموزش متوسطه و مدیران مدارس متوسطه اصفهان(908 نفر) در سال 1398 بودند. حجم نمونه به روش طبقه ای نسبتی از هر دو حوزه ستادی و صف 270 نفر تعیین شد. ابزارهای پژوهش نیز شامل مصاحبه و پرسشنامه بودند که اعتبار آن از دیدگاه متخصصان و آزمون آلفای کرونباخ(80/0=a) مطلوب ارزیابی شدند. یافته ها نشان دادند شاخص ها و مؤلفه های توانمندسازی مدیران در 5 بعد شامل (دانش و آگاهی با میانگین 18/4، بعد نگرشی با میانگین91/2، فردی83/2، سازمانی66/2 و مهارتی43/2) 10 مؤلفه و 61 شاخص قابل طبقه بندی هستند. همچنین تحلیل نتایج آزمون t نشان داد تفاوت میانگین الگو ارائه شده در کلیه بخش ها با میانگین مورد انتظار در سطح خطای 1 درصد معنادار است (01/0