نظامهای مردمی بر رابطهی دو سویهی حاکمان و مردم استوار هستند. آن چه در این نظامها مهم است، حق مردم و رابطهی با حاکمان است. در چنین رابطهای، نظامهای سیاسی تنها بر رابطهی حق حاکمان بنا نمیگردند، بلکه رابطهی تکلیف نیز مطرح است. نظامی که در نهج البلاغه ترسیم شده است، ناظر به رابطهی دوسویهی حاکمان و مردم است که همان تکیه بر مؤلفهی حق و تکلیف میباشد. به نظر حضرت علی علیهالسلام مهمترین مؤلفهی نظام اسلامی رابطهی دوسویهی حق و
تکلیف است. مقالهی حاضر به بررسی رابطهی حق و تکلیف در نظام اسلامی با رویکرد به نهج البلاغه میپردازد. در چنین رابطهای است که حاکمان خود را در برابر مردم مسؤول میدانند؛ چون مسؤول آن کس را گویند که خود را همیشه در برابر پرسشهای جدی، پاسخ گو بداند.
"نهج البلاغه به عنوان گزیدهای از سخنان امیر المؤمنین امام علی بن ابی طالب(ع)، از همان روز نخست پدیدار شدن، ژرف بر فرهنگ و ادبیات عربی و فارسی گذاشته است.شاعرانی مانند رودکی و فردوسی پیش از تألیف نهج البلاغه(سال 400 ه)، از سخنان امیر المؤمنین که درمحیطهای فرهنگی جهان اسلام شایع بوده، متأثر بودهاند.
در این نوشتار، نخست علل و عوامل این تأثیرگذاری بررسی شده است، سپس نمونههایی از اشعار و آثار نثری شاعران و نویسندگان فارسی، از رودکی تا فیض کاشانی ارائه شده است.
"