فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۲٬۵۱۳ مورد.
روش استفاده از شعر (در تبلیغ و تحقیق) (1)
حوزههای تخصصی:
هشدارهاى اجتماعى(14)
هشدارهاى اجتماعى
اهل بیت و صحابه بزرگوار پیامبر(ص)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۸ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر فرهنگ اصلاحات و واژه ها در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی سایر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر فرهنگ واژه ها و اصطلاحات در روایات
کلام علی کلام علی (تجلی انوار نامتناهی (4))
حوزههای تخصصی:
مناجات امام علی، امیر مومنان(ع)
حوزههای تخصصی:
تکریم بستگان در سیره اهل بیت
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۸ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
روش استفاده از شعر (در تبلیغ و تحقیق) (2)
حوزههای تخصصی:
اندیشه و روش امام على (ع) در اصلاح جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد اسنادى به بررسى اندیشه و روشى مىپردازد که امام(ع) پس از سالها دورى از قدرت سیاسى، براى تشکیل حکومت اسلامى براساس آن اقدام کرد؛ حکومت اسلامى، در جامعهاى که پس از رسول خدا(ص)، از روش و سنت آن حضرت به شدت فاصله گرفته بود. الگوى حکومتى امام، روش پیامبر اکرم (ص) است، اما حضرت چگونه و با چه روشى مىخواهد جامعه را به سمت آن الگو هدایت کند؟ براى پاسخ، به نهجالبلاغه رجوع کردهایم تا اندیشه و روش امیرمؤمنان را به دست آوریم.
بررسىها نشان مىدهد که، اولا، روش امام(ع) در اصلاح جامعه، ابتدا از اصلاح ساختار بود. به تغییر در ساختار و جایگزینى زمامداران و هنجارهاى مربوط پرداخت و معیارهایى در انتخاب آنان و رفتارشان در رابطه با مردم در نظر گرفت، تا از این طریق، رفتار و رابطه آنان در مردم تأثیر گذاشته و آنگاه از طریق تغییر در رفتار مردم به کارکردهاى موردنظر دست یابد. ایشان در این اصلاح، تنها به دنبال این نیست که با تغییر ساختار، کارکردها دگرگون شود، بلکه افراد به مثابه کنشگر و چگونگى روابط میان آنها نیز در این فرایند مهم بوده و با تغییر در آنان، مىتوان به کارکردها دست یافت. ثانیآ، اقدام بر اساس روش مزبور، در نظام سیاسى و اقتصادى چشمگیر و غالب است؛ اما در نظام شخصیت، ارزشى و روابط اجتماعى، از چشمگیرى آن کاسته مىشود؛ زیرا جنبه فرهنگى این سه نظام غلبه دارد و تأکید بیشتر، بر تغییر مستقیم مردم به وسیله آگاهى دادن به آنهاست.
امام صادق(ع) و حکمت الهی
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، توجّه دادن به نقش مهم و تعیین کننده تعالیم گرانبهای پیشوایان شیعه در پیدایش و گسترش علوم عقلی، اعمّ از حکمت الهی و کلام اسلامی از رهگذر مطالعه در احادیث حکمی حضرت امام صادق(ع) و شرح آنهاست؛ احادیثی که با روش عقلی و استدلالی درباره کلّیّات جهان هستی و آغاز و انجام آن و توحید ذات خداوند و معرفت اسمای حُسنا و صفات عُلیای او به دقیق ترین وجه بحث می کند و پایه آنها بر ابحاث عامّه حکمت الهی نهاده شده و توجیه و تبیین آنها جز در پرتو نتایج حاصل از مباحث عامّه حکمت اسلامی امکان پذیر نیست.
در نتیجه این پژوهش، روشن خواهد شد که چرا اندیشه شیعی در مرتبه ای ممتاز در مجموعه آنچه «حکمت اسلامی» نامیده شده است، اهمّیّت دارد و چگونه ذخایر علمی تشیّع، زمینه و ساختار حکمت الهی را فراهم کرده و موجب گردیده است تا فضای عقلانی و اجتماعی ای به وجود آید که حکمای اسلامی در آن به تفکّر حکمی بپردازند. آنچه در این جا جلب نظر می کند، خلاقیت حکمی سخنان ائمه هدی(ع) به ویژه امام صادق(ع) و نقش آنها در تأملات و ژرف اندیشی حکمی دوره های بعد است.
بنیاد ادلّه معقولیت، درجات کمال و حرکت در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
برهان «معقولیت اعتقاد» از براهین اثبات وجود خداست. این برهان در غرب به شرطی پاسکال شهرت دارد اما بنیاد آن را میتوان در سخنان گهربار امام علی(ع) در نهجالبلاغه یافت و با توجه به متأثر بودن پاسکال از غزالی، عنوان «معقولیت اعتقاد» برای این برهان شایستهتر است. برهان «درجات کمال» نیز برهانی است که متألّهان مغرب زمین آن را در اثبات خدا به کار میبرند؛ این برهان بر قاعده امکان اشرف قابل انطباق است و میتوان آن را از برخی تعابیر نهجالبلاغه استنتاج نمود. همچنین سخنانی از امام با صراحت بر برهان حرکت دلالت دارد.