کودکان و نوجوانان جزء سرمایه های ملی هر کشوری به شمار می روند. استفاده کردن از برنامه های رسمی و غیر رسمی در چگونگی تعلیم و تربیت آنها، سیاست هایی است که مسئولان آنها را در رأس برنامه های خود قرار می دهند. نپذیرفتن روش های آموزش مستقیم از سوی فراگیران در بیشتر مواقع، پایداری و ماندگاری بیش از حد آموزش های غیر مستقیم موجب روی آوری کشورها به استفاده از تمام ظرفیت های آموزش غیر مستقیم در تعلیم و تربیت کودکان شده است. ادبیات کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از ابزارهای تربیت غیر رسمی علاوه بر تأمین نیازهای جسمی، روحی و عاطفی تأثیرات دیگری نیز در آنها برجای می گذارد. استفاده از ادبیات در تقویت خواندن و نحوه به کارگیری آن در ایجاد آرامش روحی و روانی و به کارگیری آن به عنوان وسیله ای برای کسب تجربیات جدید راهکارهایی است که مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. استفاده از ادبیات در شکل گیری باورهای دینی در کودکان و نوجوانان بخش پایانی این نوشته را تشکیل داده است.
این پژوهش به بررسی آرا و اندیشه های تربیت عقلانی علامه جعفری در زمینه های اهداف، اصول و روشهای تربیت عقلانی به منظور بهره گیری در تعلیم و تربیت می پردازد. این تحقیق از نوع تحلیل اسنادی است که با گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. در این راستا یافته های پژوهش دلالت دارد که علامه، تربیت عقلانی را پرورش قوه تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند. این تربیت عقلانی برخی اهداف، اصول و روش دارد. هدفی غایی تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری عبادت و بندگی خدا است. اهداف واسطه ای تربیت عقلانی شامل خودسازی، غلبه عقل بر هوای نفس، تبدیل احساسات خام به احساسات تصعید شده است. اصول تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری شامل اصل تعقل برین، اصل توازن عقل و احساس، اصل استمرار و یادگیری، اصل طهارت قلب و روشهای تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری شامل روش تربیتی اندیشیدن مبتنی بر محتوای وحیانی، روش ارائه تکلیف متناسب، روش تربیتی تمرین و تکرار، روش تربیتی تحریک به حقیقت جویی است.
تذکر، روشی برگرفته از قرآن است که عبارت است از گفتار و یا رفتاری که از مربی سر می زند تا متربی را نسبت به آنچه از یاد برده و یا از آن غفلت کرده و یا از آن بی خبر است و اطلاع از آن برای او لازم است، آگاه سازد و احساسات او را در قبال آنها برانگیزد. نتیجة این روش، هوشیار شدن و متذکر شدن متربی و ایجاد نوعی بیداری برای طی مسیر هدایت در اوست. ارجاع به گذشته خود فرد و دیگران، توصیه و سفارش، موعظه، تمثیل، مواجهه با وجدان، انذار و تخویف، سختگیری و فشار غیرمستقیم، و برخورد قهری و شدید، همه از شیوه های به کارگیری این روش است. تذکردهنده، مخاطب، محتوی، و شیوة تذکر، ارکان این روش را تشکیل می دهند که هرکدام دارای ویژگی ها و شرایطی هستند. تأثیر مفید و کارآمدی روش تذکر در گرو رعایت این شرایط است.