فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
از روش های ویژة قرآن به منظور هدایت، داورى قاطع نسبت به اقوال و آرایى است که از دیگران نقل مى کند؛ یعنی سخن حق را تأیید و سخن کذب را ابطال می نماید. این پژوهش با تکیه برآرای آیت الله جوادی آملی به بررسی داوری قرآن نسبت به اقوال منافقان پرداخته است. سخنانی که از منافقان در قرآن ذکر شده، دو دسته است: اوّل سخنان آنان در باب خود (ادّعاهای باطل) و دوم سخنان آنها مبنی بر تخریب چهرة اسلام و مسلمانان. ایجاد تردید در پذیرش آیات قرآن، واکنش دوگانه به هنگام جهاد، سخنان طعن گونه نسبت به رسول خدا(ص) و تحقیر مؤمنان از این قبیل است. قرآن ادّعاهای باطل منافقان را نفی می کند و به افشای اهداف آنان می پردازد و در پاسخ به دستة دوم و اقوال آنان، با لحنی کوبنده به روشنگری می پردازد و تهدید به عذاب می نماید. همچنین آثار متفاوت قرآن را بیان می کند و از رسول(ص) و مؤمنان دفاع می نماید و در موضوع جهاد، در پی بهانه جویی منافقان برای شرکت نکردن در نبرد، علّت اصلی فرار آنها را ذکر می فرماید و پس از سخن آنها مبنی بر منع مؤمنان از جهاد، به روشنگری دربارة حقیقت شهادت می پردازد.
مقایسه دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائی، پیش از «المیزان»، تفسیر «البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن» را با اهتمام به روایات تفسیری و تلاش در جهت بیان سازگاری میان قرآن و روایات، نگاشتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به هدف شناساندن آن دو تفسیر و بیان امتیازات «المیزان»، به اشتراکات و تفاوت های آن دو می پردازد. دو تفسیر مزبور، اشتراکاتی مانند بیان هدف سوره و بررسی روایات دارند.
در تفاوت های شکلی ساختاری، «المیزان» در پرداختن به تفسیر آیات، از جامعیت نسبی برخوردار است. نقل و بررسی روایات تفسیری، در پایان بحث تفسیری و طرح مباحث موضوعی مستقل در «المیزان» آن را متمایز از «البیان» ساخته و در نهایت، اینکه برخی عبارت های «البیان» در «المیزان»، اصلاح شده است.
در تمایزهای شکلی محتوایی، شاخصه مهم «المیزان»، تنوع در تفسیر قرآن به قرآن و توجه به نقش سیاق است که در «البیان» به آن گستردگی نیست. همچنین در «المیزان» برخی از قرائات آیات، بررسی شده و شبهات قرآنی پاسخ یافته است. منابع «المیزان» نیز بسیار گسترده تر است.
ابتکار علامه طباطبائی در حل مسئله روح در قرآن با استفاده از آیه «خزائن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روح و نسبت آن با سایر مفاهیم قرآنی مرتبط با آن همانند روح القدس، روح الامین و روحنا از جمله مسائل اختلافی در میان مفسران است. اما نوع این نظریات در عدم ارائه یک راهکار روشمند برای تبیین روح و نیز نداشتن جمع بندی مناسب برای مفاهیم مرتبط با روح، هم داستانند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به تبیین نظریه علّامه طباطبائی درباره روح در قرآن پرداخته است. ایشان از رهگذر یک تفسیر روشمند، به جمع بندی آیات مرتبط با روح پرداخته است. ایشان در این زمینه، تبیینی متفاوت و دقیق از آیه «خزائن» (حجر: 21) را نقطه عزیمت خویش قرار داده و بدین سان، در تبیین روح و مفاهیم مرتبط با آن در قرآن، موفق بوده است. طبق نظر ایشان، با توجه به آیه «خزائن»، روح یک حقیقت مقول به تشکیک است و مفاهیم مرتبط، از جمله نفس (روح) انسان، مراتب و درجات گوناگون آن حقیقت واحد است.
ایزوتسو و نقد و بررسی دو اثر قرآنی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توشیهیکو ایزوتسو، زبان شناس معروف ژاپنی، تحقیقاتی ارزنده در حوزه قرآن پژوهی انجام داده است. وی برای نخستین بار، قرآن را به صورت مستقیم، از عربی به ژاپنی ترجمه کرد و از ره گذر این ترجمه، به نکاتی دقیق درباره مفاهیم کلیدی قرآن دست یافت و موفق به تألیف دو کتاب مهم، یکی با عنوان خدا و انسان در قرآن و دیگری به نام مفاهیم اخلاقی - دینی در قرآن مجید شد. ایزوتسو در این دو اثر، بحث های معناشناسی جدید را در فهم و تفسیر معانی قرآن به کار گرفته است که به صورتی درخور توجه، بر پژوهش های بعدی در حوزه معناشناسی و تفسیر اثر گذاشت و مطالعات در این رشته را گسترش داد. از سوی دیگر، این زبان شناس در ره یافت معناشناسانه خود، مفاهیم مختلف قرآن را در ضمن یک شبکه معنایی گسترده نگریسته و بر اساس معیارهای علمی پذیرفتنی، روابط مفاهیم را شناسایی و در نهایت، معانی آن ها را کشف کرده است. این کار وی با وجود برخی کاستی ها، ماندگار و در نوع خود، کم نظیر است. در مقاله حاضر، نخست، ایزوتسو و دو اثر قرآنی وی را شناسانده و در ادامه، ضمن نگاهی اجمالی به مفهوم شناسی و اصطلاح شناسی قرآنی، این دو اثر را به لحاظ منابع، محتوا و روش نقد و بررسی کرده ایم؛ البته در این تحقیق، در پی توصیف نقاط قوت و ضعف کار ایزوتسو بوده ایم؛ نه ارزش گذاری بر کار وی. برای ارزش گذاری بر آثار این دانشمند می توان آن ها را با آثار دیگران مقایسه کرد.
تبارشناسی جریان التقاط در مطالعات تفسیری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده اخیر، ظهور موج اصلاح گری و نواندیشی دینی با رویکرد بازگشت به قرآن، فصل جدیدی در تفکر دینی، مطالعات قرآنی و تفسیر قرآن کریم گشوده است. آن چه این دوره را متمایز می کند ظهور رویکردهای نوین به دین و تفسیر قرآن است. در این میان جریان «التقاط» به ویژه در ایران تأثیر به سزایی در اندیشه دینی، تفسیر و مطالعات قرآنی داشته است. این مقاله به تبارشناسی التقاط و بررسی اشکال دگرگونی آن می پردازد. ازاین رو ابتدا با ارائه تعریفی روشن از التقاط، پیشینه و زمینه های آن تبیین می گردد. سپس با ارائه مصادیق آشکار، روزنه های نفوذ التقاط در نواندیشی دینی و تفسیر قرآن، نمایانده و در نهایت به دسته بندی و معرفی کوتاه سه جریان اصلی التقاط در سده اخیر ایران پرداخته می شود. به این امید که بتوان با نقد و بررسی جریان التقاطِ مطرود و تفکیک آن از نوآوریِ مطلوب، از یک سو حربه اتهام التقاط را در برابر نوآوری روشمند ناکارآمد کرد و از سوی دیگر به روند شتاب آمیز مطالعات قرآنی و اشتیاق روز افزون به تفسیر قرآن، کمک نمود تا محققان، قرآن پژوهان و مفسران جوان، ناخواسته در دام التقاط های نوین و نهان گرفتار نشوند.
بررسی تفسیری آیات عفو و صفح از اهل کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیات مختلفی مسلمانان را به عفو و صفح در برخورد با مخالفان فرمان داده است که آیات 109 سوره بقره و 13 سوره مائده به عفو و صفح در برخورد با اهل کتاب اختصاص یافته است. در اینکه به کارگیری عفو و صفح در برابر اهل کتاب یک روش موقتی و تاکتیکی برای رسیدن به هدف در شرایط خاص است یا اینکه یک راهبرد و استراتژی دائمی است، میان مفسران و اندیشمندان قرآنی اختلاف نظر است. آیه 109 سوره بقره در ظاهر نسبت به آیه 13 سوره مائده از ابهام بیشتری برخوردار است، از این رو برای روشن شدن حقیقت، نخست تفسیر اجمالی آیه 109 سوره بقره ارائه شده است آنگاه دلایل سه گانه معتقدان به تاکتیکی بودن این فرمان مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. گرچه بررسی و نقد دلایل تاکتیکی بودن برای اثبات نظریه نگارنده کافی به نظر می رسد اما در ادامه مقاله دیدگاه راهبردی و استراتژی بودن عفو و صفح از اهل کتاب، به عنوان دیدگاه برگزیده تبیین شده است.
تحلیل مفهوم امامت در آیه «ابتلی» از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 124 سوره بقره از آیات مورد بحث در موضوع امامت است. بسیاری از مفسران اهل سنت، امامت در این آیه را از نظر لغوی به معنای مقتدا و پیشوا دانسته و در مورد حضرت ابراهیم× به معنای پیشوای دینی یا پیشوای در دین و مترادف با معنای نبوت گرفته اند. علامه طباطبایی با استناد و استفاده از دیگر آیات قرآن کریم، دیدگاه های مطرح در میان مفسران اهل سنت در باره ترادف معنایی امامت با نبوت را مورد انتقاد قرار داده است و با طرح تفسیر هدایت انبیا به ارائه طریق و تفسیر هدایت امامان به ایصال الی المطلوب، با محور قرار دادن آیه ابتلی نظریه نوینی را در باب معرفت امام گشوده است. این نظریه مورد مناقشه برخی از محققان واقع شده است که مقاله حاضر می کوشد ضمن تبیین دیدگاه علامه طباطبایی به برخی از اشکال ها پاسخ دهد.
سه نظریه درباره زبان دین و شش مفسر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و ارزیابی دیدگاه تفسیری شش مفسر مشهور، با پیش زمینه های فکری مختلف، امین الاسلام طبرسی، جاراللّه زَمَخْشَری، فخر رازی، ابوالقاسم قشیری، رشیدالدین میبدی و علامه طباطبایی است تا دریابیم از دیدگاه آنان، در تفسیر آیات متشابه قرآن، وزن هر کدام از سه نظریه مطرح درباره چیستی زبان دین، یعنی اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، و تمثیلی، چیست. برای رسیدن به این هدف، ابتدا، این سه نظریه را بررسی و به اختصار نقد خواهیم کرد. سپس آرای شش مفسر مشهور در تفسیر چند آیه از آیات متشابه کلام الله مجید بررسی خواهد شد. در پایان نشان می دهیم همه این مفسران کمترین استقبال را از نظریة اشتراک لفظی کرده اند و اصل را بر اشتراک معنوی واژه ها و عبارت ها گذاشته اند. در مقام بعد و بسیار نزدیک به نظریه اشتراک معنوی، نظریه تمثیلی قرار گرفته است. به علاوه، تمایل به نظریه اشتراک لفظی در بین مفسران دارای دیدگاه صوفیانه - عارفانه بیشتر است. اما عارفی شیعی مثل علامه طباطبایی، به این نظریه تمایلی ندارد. بالأخره، می توان گفت که نظریه تمثیلی شاید فصل مشترک دیدگاه های مفسران مختلف با پیش زمینه های فکری گوناگون باشد و این مزیت دیگری برای این نظریه است.
رویکرد شیخ طوسی نسبت به پیشینیان در مسئله؛ روایات تأویلی در حق اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی در قرن پنجم هجری و در فضای ویژه آن روز بغداد تفسیری نگاشته که از هر حیث با تفاسیر شیعی پیش از خود متمایز است. یکی از ابعاد برجسته آن، میزان و چگونگی بهره گیری شیخ طوسی از گونه روایات تأویلی در حق اهل بیت است. جستار حاضر به طور مشخص در پی بررسی و پاسخ گویی به این مسئله است که دلیل تغییر رویکرد شیخ طوسی در این زمینه خاص نسبت به پیشینیان خود چه بوده است و به چه علت از ذکر بسیاری از روایات تأویلی که مفاهیم برخی آیات را بر اهل بیت تطبیق داده اند، اجتناب کرده و آن ها را محل توجه و نظر قرار نداده است؟ پاسخ این سؤال در گام نخست، مبانی شیخ طوسی در گزینش روایات تأویلی و در گام بعدی عامل مؤثر در تغییر این مبانی نسبت به پیشینیان را برای ما روشن خواهد ساخت.
علامه طباطبایی و زبان نمادین و انشایی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین می باشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزاره های کلامی در توجیه و صدق گزاره های دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزاره های کلامی می پردازد. پرداختن به صدق و کذب گزاره های کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهه های اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافت های زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم می شوند. رهیافت های زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطوره ای، استعاره ای یا کنایه ای دانستن آن از قسم غیر شناختاری می باشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوت هایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده می شود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار می داند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض می داند.
زبان دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین می باشد. این دانش به دلیل اهمیت بحث معنا و نقش کلیدی گزاره های کلامی در توجیه و صدق گزاره های دینی، به بحث از توصیف و توجیه گزاره های کلامی می پردازد. پرداختن به صدق و کذب گزاره های کلامی و سپس معناداری یا بی معنایی و در دهه های اخیر، معرفت بخشی یا غیر معرفت بخشی آنها (شناختاری یا غیر شناختاری) از مسائل این علم بوده است. در این بین، رهیافت های زبان دینی، به دو گروه عمده شناختاری (ناظر به واقع و توصیفگر واقعیتها) و غیر شناختاری تقسیم می شوند. رهیافت های زبانی چون نمادین دانستن متون دینی، رمزی، اسطوره ای، استعاره ای یا کنایه ای دانستن آن از قسم غیر شناختاری می باشند. علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر برجسته جهان تشیع، ساختار زبان قرآن را بر مبنای عرف عام دانسته، که البته با عرف عام تفاوت هایی نیز دارد و از آنجا که در زبان عرف عقلا از رمز، استعاره، کنایه و نماد برای تفهیم بهتر و سریعتر مطلب استفاده می شود، خداوند نیز در قرآن در مواردی این صناعات ادبی را جهت تقریب ذهن از محسوس به معقول به کار برده است؛ اما کل زبان قرآن را (اخبار، انشاء، نماد، رمز و کنایه و ...) شناختاری، ناظر به واقع و معنادار می داند. وی به هیچ عنوان، کاربرد زبان اسطوره را در هیچ کجای قرآن نپذیرفته و آن را با حق و حقیقت بودن قرآن و هدف آن در تناقض می داند.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «اولی الامر»از نگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
عصمت ائمه اثنی عشر (ع) از سهو و گناه، از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل تسنّن است. در میان مفّسران اهل تسنّن، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، ذیل آیه 59 سوره نساء، با بیانی استدلالی، عصمت اولی الامر را به اثبات رسانده، لکن در مورد مصداق آن بر خلاف شیعه امامیه، بر این باور است که مراد از اولی الامر نه امامان شیعه (ع) بلکه اهل حلّ و عقد از امّت اسلام است. در حالی که علّامه طباطبایی، ضمن پاسخ به شبهات ایشان، مصداق اولی الامر را منحصر به ائمّه اثنی عشر (ع) می داند. پژوهش حاضر درصدد تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه و روشن ساختن این حقیقت است که مصداق اولی الامر، متعیّن در اشخاص ائمّه اثنی عشر (ع) بوده، اشکالات فخر رازی به دیدگاه شیعه وارد نبوده و دیدگاه او درباره مصداق اولی الامر (اجماع اهل حلّ و عقد) با اشکالات جدّی روبرو است.
غرر الآیات در تفسیر «المیزان» با محوریت آیه 56 سوره «ذاریات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان آیات قرآن کریم، که همگی نورند، برخی آیات از درخشش چشم گیری از نظر محتوا برخوردارند که به آنها «غرر الآیات» گفته می شود. این مقاله با روش اسنادی در گردآوری داده ها و به شیوه توصیفی تحلیلی در تجزیه مطالب، آیه 56 سوره «ذاریات» را به عنوان یکی از آیات غرر، که از سوی علّامه طباطبائی مطرح شده است، از لحاظ نقش کلیدی آن در حلّ پیچیدگی های دیگر آیات، با هدف اثبات و جامعیت محتوایی اش بررسی کرده، و به این نتایج دست یافته است که این آیه در تفسیر آیات دیگر قرآن، با موضوع هدف از ازدواج و تناسل، حق خدا بر بنده، و حق بنده بر خدا به طور مستقیم، و در تفسیر آیاتی با موضوع منظور از خلقت احسن، علت اینکه قتل نفس معارضه با مقام ربوبیت خداست و دیگر موضوعات به طور ضمنی، نقش محوری و کلیدی دارد و میان موضوعات یادشده پیوندی ناگسستنی مشاهده می شود.
بنت الشاطی و ساماندهی تفسیر ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عایشه عبدالرحمن، معروف به بنت الشاطی، از اندیشمندان جهان عرب و قرآن پژوهان معاصر است که آرای قرآن شناختی او در چند دهه اخیر همواره مورد توجه دانشمندان و محققان در حوزه قرآن شناسی بوده است. مطابق آنچه خود او گفته، در روش تفسیر از مکتب ادبی، که استادش امین خولی آن را ترویج می کرد، تأثیرپذیر بوده است. بنابراین می توان گفت که تفسیر بیانی، که یکی از مهم ترین آثار اوست، حاصل باروری اندیشه او با آموزه های امین خولی است. مهم ترین مبانی و اصول قرآن شناختی بنت الشاطی در این تفسیر عبارتند از: 1. وحدت موضوعی سوره های دفعی النزول و هر یک از واحدهای نزول در دیگر سوره ها؛ 2. عدم وجود ترادف در قرآن؛ 3. عدم تحمیل قواعد دستوری بر قرآن؛ 4. تأکید بر روش مراجعه متقابل (داور قرار دادن سیاق آیات در فهم نصوص قرآن).
در این مقاله ضمن معرفی عایشه بنت الشاطی و اندیشه های امین خولی در مکتب ادبی تفسیر قرآن، این مبانی چهارگانه، که در روش تفسیری بنت الشاطی نقشی کلیدی دارند مورد بررسی قرار می گیرد.
تفسیر به رأی در اندیشه های تفسیری علامه طباطبائی با تأکید بر نقش «روش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر به رأی» همواره از برجسته ترین مسائل مطرح میان مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بوده و تاریخچه آن را تا دوران نزول وحی و دوران زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله می توان به پیش برد. معروف ترین سخن درباره نفی تفسیر به رأی را امیرالمؤمنین علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است: «قد کذَبَ عَلَی رسول الله صلی الله علیه و آله عَلَی عهده حتی قام خطیبا، فقال: أیها الناسُ، قد کثرت علی الکذابةُ، فمَن کذب علی متعمّدا فلیتبوّء مقعدَه مِن النارِ؛ ثمّ کذب علیه من بعده.»
مراد از «تفسیر به رأی» عبارت است از: تفسیر قرآن بر اساس استقلال رأی و بی نیازی از منابع و مستندات معتبر، با هر انگیزه و هدفی که باشد. برای نهی از تفسیر به رأی، می توان استناد به بسیاری از آیات و روایات کرد. روایات نفی از تفسیر به رأی را می توان به پنج دسته تقسیم نمود. علّامه طباطبائی از مجموع روایات، به ویژه روایات دسته پنجم، نتیجه می گیرد که نهی در روایات، مربوط به روش تفسیر است، نه اصل تفسیر؛ یعنی اگر با روش نادرست وارد تفسیر قرآن شویم، حتی اگر به نتیجه درست هم منجر شود، باز هم ناپسند، نکوهیده و محکوم است.
روش علامه طباطبایی در تفسیر«البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» در مقایسه اجمالی با تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموم محقّقان، علامه طباطبایی را بیشتر با کتاب المیزان فی تفسیر القرآن می شناسند؛ امّا آنچه درباره ایشان کمتر بیان شده، آن است که این مفسّر بزرگِ قرن، قبل از نگارش این تفسیر، کتاب تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن را به رشته تحریر در آورده است. سؤالی که در اینجا مطرح است آن است که علّت این تألیف دوباره تفسیر چیست؟ در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به روش شناسی تفسیر البیان و مقایسه اجمالی آن با تفسیر المیزان و نیز ویژگی هایی که این تفسیر را از تفسیر المیزان متمایز ساخته است، می پردازیم. به نظر نگارندگان، از آنجا که تألیف کتاب از سوی علامه طباطبایی بنا بر موقعیت شناسی و درک نیاز های روز بود؛ زمانی که وی هجمه شدید دشمنان برای نشان دادن مخالفت قرآن و احادیث را مشاهده کرد، برای پاسخگویی به این یاوه گویی ها تفسیر البیان را تألیف کرد. همین مفسّر، زمانی که خرده گیری مخالفان شیعه نسبت به فقدان یک تفسیر فاخر اجتهادی و جامع در میان شیعه را مشاهده کرد، به تألیف تفسیر المیزان همّت گماشت. همچنین وی در عین اینکه به مسائل عقلی در این تفسیر توجه ویژه داشت، از پرداختن به روایات نیز غافل نبود و معتقد بود اساس روش او در این تفسیر، همان روشی است که ائمه(ع) در روایات ما را به آن رهنمون شده اند. لذا می توان گفت که تفاوت دغدغه اصلی علامه در زمان تألیف این دو اثر فاخر، موجب تفاوت های شکلی و ساختاری میان آن ها شده است.
سنجش تولیدات علمی مرتبط با آثار و اندیشه های علامه طباطبائی نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی تولیدات علمی مرتبط با آثار و اندیشه های علّامه طباطبائی در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام می پردازد. در طول سال های 1378 تا 1392 تعداد 208 مدرک با نرخ رشد 5/23 درصد در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام نمایه شده است و تنها 17 مقاله از 208 مقاله نمایه شده در ISC موفق به دریافت استناد شده اند و در مجموع، تعداد 21 استناد دریافت کرده اند. مطالعه آثار مرتبط با علّامه طباطبائی نشان داد که تولیدات مرتبط با علّامه طباطبائی در 70 حوزه موضوعی فرعی قرار دارد. از میان پژوهشگران و محققان آثار علّامه طباطبائی 12 نفر دارای حداقل 3 مقاله و بیشتر بودند؛ بررسی مؤسسات همکاری کننده در تولید علم آثار و اندیشه های علّامه طباطبائی نشان می دهد که پژوهشگران این حوزه از 105 مؤسسه با یکدیگر همکاری داشته اند. در این میان، دانشگاه علّامه طباطبائی، دانشگاه اصفهان و دانشگاه تهران در صدر این همکاری ها قرار دارند. مجلات «پژوهش دینی»، «قبسات» و «قرآن شناخت» بیشترین آثار مرتبط با اندیشه های این اندیشمند قرن را به چاپ رسانده اند.
بررسی و نقد دیدگاه های قرآنی و حدیثی قرآنیّون اهل سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مهم ترین اندیشه های قرآنی و حدیثی جریان فکری نوظهوری موسوم به قرآنیّون می پردازد که از میان اهل سنّت برخاستند. خاستگاه آغازین این جریان شبه قارّة هند بود، سپس از رهگذر مصر به جهان عرب راه یافت. پیروان این جریان بر آن هستند که قرآن یگانه مرجع معتبر تشریع دین اسلام است. بنابراین، سنّت نبوی را به عنوان یکی از مصادر تشریع، فاقد اعتبار می دانند. در توجیه این اعتقاد، ایشان دو دلیل عمده را مطرح می نمایند: اوّل آنکه احادیث منقول از پیامبر، وحی نیستند، به دلیل اینکه پیامبر از تدوین حدیث خویش نهی کرده است ودوم اینکه این احادیث به سبب تأخیر در کتابت مورد جعل و تحریف قرار گرفته است، لذا حجّیّت ندارند. قرآنیّون از نظر مبانی فکری، تجدّدگرا و خواهان تطبیق قرآن با مقتضیّات زمان و نیز تعدیل مسائل دینی هستند. از نظر روش، آیات قرآن را با روش عقلی مبتنی بر تدبّر و اجتهاد آزاد تفسیر می نمایند و نیز تأثیرپذیری ایشان از علوم عقلی و تجربی باعث شده، حتّی حقایق غیبی و ماورایی آن را با استناد به پدیده های طبیعی و حسّی تفسیر نمایند. همچنین این فرقه برآنند که نیازی به تفسیر قرآن نیست، چراکه تفسیر تنها در مورد مسائل مبهم و یا پیچیده صورت می گیرد، لکن قرآن کریم کتابی روشن و مبرّا از هر گونه غموض و ابهام است و تنها باید در آیات آن تدبّر نمود. لذا برای روایات و سخن مفسّران وقعی نمی نهند و بیشتر استدلال هایشان مبتنی بر شبهه و مغالطه است. بنابراین، مقالة حاضر در ابتدا به معرّفی مشهورترین فرقه های قرآنیّون و بنیانگذاران آن و نیز بررسی گرایش های فکری و عقیدتی آنان می پردازد، سپس مهم ترین اندیشه های آنان را مورد بررسی و نقد قرار می دهد.
جایگاه و نقش عقل در منظومه معرفت دینی با تأکید بر آراء علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند منابع دینی ما اعم از قرآن و سنت معصومان علیهم السلام مخاطبان خود را به تعقل و تفکر دعوت نموده، و اندیشه ورزان مسلمان نیز عقل را به عنوان ابزاری مطمئن برای دستیابی انسان به معرفت لحاظ نموده اند، اما درباره حدود و گستره توانایی های عقل و نیز نقش و جایگاهی که عقل در منظومه معرفت دینی می تواند ایفا نماید، اختلاف نظر جدی میان متفکران اسلامی مشاهده می شود. علّامه طباطبائی با پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در این مسئله، ضمن اینکه برای عقل در منظومه معرفت دینی نقش و جایگاهی رفیع قایل شده، و حتی حقانیت احکام قطعی عقل را مبنای حقانیت دین معرفی نموده اند، در عین حال، نسبت به محدودیت های ادراکی عقل در برخی از حوزه های معرفتی دین نیز بی توجه نبوده، و در آثار و نوشته های خود به ویژه تفسیر المیزان آن محدودیت ها را مورد تذکر قرار داده اند.