فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از گرایش های تفسیری مهم و پرسابقه قرآن کریم، تفاسیر عرفانی و اشاری است. این رویکردهای تفسیری حداقل از قرن سوم آغاز شده و تا دوران معاصر نیز شیفتگان خود را حفظ کرده است. بنابراین، در عصر اخیر نیز می توان با آثاری رو به رو شد که در برداشت از آیات نورانی قرآن کریم، گرایش های عرفانی و اشاری داشته اند. ویژگی ها و مختصات تفسیری آثار دوره جدید، تفاوت هایی با نوع پیشین خود دارد که می توان تفسیر عرفانی و اشاری را به دو شاخه متقدم و متأخر تقسیم کرد. در این میان، می توان «تأویل گرایی»، «بیان رمزی» و «فهم طبقه بندی شده» را به عنوان مبانی تفسیر عرفانی متقدم برشمرد. این در حالی است که در حوزه روش های تفسیر عرفانی اشاری جدید، باید به «تلاش برای تعمیم فهم و همگانی ساختن برداشت از قرآن»، «اعتقاد به تدبرگرایی و تفسیر قرآن به قرآن» و «کلیدی دانستن طهارت قلب در فهم قرآن» اشاره کرد. مفسّران عرفانی جدید به دلیل بازآموزی در روش ها، برداشت های جدیدی از قرآن بیان کرده که مسبوق به سابقه نبوده و نشانی از آن در سنت تفسیری مشاهده نمی شود. به همین دلیل، تبیین رویکردها و ویژگی های این روش تفسیری، از اهمیت زیادی برخوردار است.
نقد دیدگاه علّامه شوشتری در جعلی بودن برخی روایات تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمل تفسیر با استناد به «منابع تفسیر» انجام می پذیرد. مراد از منابع تفسیر، اموری است که شناخت های لازم درباره معنا و مراد آیات را در اختیار مفسّر قرار می دهد. یکی از مهم ترین منابع تفسیری، روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، و یکی از منابع در این باب، تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام می باشد. این مقاله به بررسی و نقد آرای علّامه شوشتری درباره نمونه هایی از روایات منقول در تفسیر مذکور می پردازد و نشان می دهد ادلّه مورد استناد ایشان برای اثبات مجعول بودن این روایات از قبیل انفراد نقل روایت در منبع شیعی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام و عدم نقل آن در منابع عامه، ظهور بدوی روایت، مفاد صدر روایت بدون توجه به آنچه در ذیل آن آمده و استبعاد محتوای روایت گرچه ظن به صدور این روایات را کاهش می دهد، اما نمی تواند مجعول بودن آنها را به اثبات رساند و دستمایه این مدعا قرار گیرد که تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام سر تا سر مجعول است.
نقش علم صرف در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از علوم مؤثر در تفسیر قرآن، «علم صرف» است. مقاله حاضر نقش این علم را در تفسیر قرآن در دو محور «شناخت ماده» و «هیأت کلمات» قرآن بررسی کرده است. در محور نخست، علم صرف در رهنمون شدن مفسّر به احتمالات گوناگون در مادة کلمه، تعیین یکی از محتملات و تعیین ریشه و باب کلمه، نقش آفرین است. در محور دوم، علم صرف در شناخت هیأت های مشکل، مشترک، مشابه و متحدالشکل نقش دارد.
متشابهات قرآن و تفسیر صحیح آن از دیدگاه ابن شهرآشوب مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار مهم در حوزه آیات متشابه و مشکل قرآن کریم، کتاب «متشابه القرآن و المختلف فیه» اثر محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی است. وی در این کتاب به تحلیل و بررسی متشابهات قرآن به صورت موضوعی پرداخته است و دامنه بحث او را مباحث متنوعی از اصول اعتقادی، فقه، احکام شرعی و علوم قرآنی تشکیل داده است. وی تشابه در قرآن را از سه منظر: اختلاف در امور دینی، آیات متناقض و آیاتی که دو یا چند معنا از آن محتمل است و باید بر معنای درست تر حمل شود، می داند؛ در این مقاله با تکیه بر کتاب مذکور، دیدگاه های تفسیری ابن شهر آشوب در تبیین آیات متشابه و مشکل قرآن، مورد پردازش قرار گرفته است. براساس این پژوهش دانسته می شود که وی با بهره مندی از روش های مختلف همراه با جهت گیری عالمانه، به تصحیح شبهات و انحرافات موجود دراین باره پرداخته و پرده از ابهام آنها برداشته است.
گونه شناسی مطالعات میان رشته ای در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندوجهی بودن پدیده ها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میان رشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهش هایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهش گران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن می پردازند که همین امر، تعیین محدوده و بیان تعریفی منسجم از میان رشته ای و همچنین بیان گونه های قرآنی آن را لازم می گرداند. در حقیقت ترکیب هم گرایانه را می توان معیار اصلی برای تحقق میان رشته ای در نظر گرفت. بنا به میزان تحقق همگرایی میان رشته ها، سه گونه اصلی را برای مطالعات میان رشته ای می توان برشمرد؛ چند رشته ای؛ میان رشته ای و فرارشته ای. بر این اساس، برای مطالعات میان رشته ای قرآن کریم نیز سه گونه اصلی را می توان برشمرد: چند رشته ای قرآنی؛ میان رشته ای قرآنی و فرا رشته ای قرآنی. هر یک از این گونه ها نیز دارای اشکال مختلفی است که با ایجاد منظومه ای از این گونه ها می توان تا حدی به انسجام بیشتری در مطالعات میان رشته ای قرآن کریم دست یافت و نقشه راهی را پیش روی علاقه مندان به این گونه از مطالعات گشود.
«صلح» و «سلم» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«صلح» به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در مطالعات سیاسی و اجتماعی مورد توجه اندیشمندان بسیاری در این حوزه قرار گرفته و تعاریف متعددی از آن بیان شده است. در اکثر تعاریف صلح مفهومی در برابر جنگ تعریف شده و با اتخاذ رویکردی منفی، به «نبود جنگ» تعریف گردیده است. در رویکردهای نوین با اتخاذ نگاهی مثبت و فعال و به منظور ایجاد صلحی پایدار، این مفهوم صرفاً ناظر به جنگ تعریف نشده، بلکه همه عوامل بر هم زننده صلح مورد توجه قرار می گیرند و با اتخاذ منظری درونی و ذهنی به صلح در صدد ایجاد صلح پایدار می باشند. مقایسه تعریف قرآن کریم از صلح گویای یکسانی ها و تفاوت هایی در این موضوع است.
گویاترین واژه در قرآن کریم که معادل صلح متعارف قرار می گیرد، واژه «سلم» است. سلم بیانگر صلح ایمانی و بیرونی است. در این تحقیق با به کارگیری دو روش تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی تلاش شده به درک مفهوم سلم در قرآن کریم پرداخته و این نتیجه حاصل شده که همراهی مفهوم سلم در قرآن کریم با مفاهیمی چون عدالت، حق، عزت و ایمان تعریفی متفاوت از صلح ارائه می دهد. صلح اسلامی دارای رویکردی مثبت و درونی به صلح است که در قالبی عادلانه و به منظور دستیابی به اهداف الهی ترسیم می گردد و ارزش عرضی آن ناظر به مقدمه سازی تحقق اهداف دین و عدالت است و خود ارزشی مطلق و نهایی نیست که رسیدن به آن در هر شکلی متعالی تر از حالت نبود صلح تلقی گردد.
بررسی راهکارهای ایجاد و تقویت انس دانشجویان با تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم سیاستگذاری های انجام یافته در زمینه روش های ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در جامعه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآنی، راهبردها و راهکارهای عملی آن همچنان مغفول مانده است. این مقاله با تمرکز بر جامعه دانشجویی در صدد است تا راهکارهای ایجاد و تقویت انس دانشجویان با قرآن و معارف والای آن را مورد بررسی قرار دهد. فرهنگ سازی در مقاطع تحصیلی پیش از دانشگاه، اتخاذ جذاب ترین روش در تولید و ارائه محتوا، توجه به عوامل انگیزش در مخاطب، استفاده از راهبردهای مبتنی بر «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» و لزوم ایجاد تحول در معیارهای گزینش مربیان و مدرسان معارف قرآنی، توجه به نقش و تاثیر رسانه و هنر در تربیت پنهان جوانان و اندیشیدن جهت به کارگیری تدبیر مناسب در پاسخگویی به شبهات مطرح پیرامون قرآن و آموزه های آن، از جمله این راهکارها است.
تأملاتی در تأویل گریزی تفکیکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر در پی ارائه ی تأملاتی در یکی از مبانی فکری مکتب تفکیک، یعنی مبنای اتکا بر ظواهر و پرهیز از تأویل، است. مراد از تأویل در این جا برگرداندن لفظ از معنای ظاهر به معنایی است که لفظ در آن ظهور ندارد. تفکیکیان به شدت از این مبنا دم می زنند و غیرتفکیکیان (به ویژه فلاسفه و عرفا) را به عدم رعایت آن و ارتکاب تأویل و دورشدن از فهم ناب و خالص متون مقدس متهم می کنند. در این تأملات، نشان داده ایم که تأویل روشی است که در فهم متون از آن گریزی نیست و همه ی مکتب ها و فرقه ها در مواردی ناچار به کاربرد آن می شوند؛ و از جمله خود تفکیکیان که در آثارشان می توان ردپای فهم مشوب و آمیخته به پیش انگاشته ها و پیش فرض های مختلف را مشاهده کرد.
بررسی مبانی سید هاشم بحرانی در ""البرهان فی تفسیر القرآن
حوزههای تخصصی:
البرهان فی تفسیر القرآن یکی از ارزشمندترین و جامع ترین تفاسیر روائی، اثر سید هاشم بحرانی از علمای شیعی اخباری مسلک قرن دوازدهم است. این تفسیر، مشتمل بر مجموعه ای از روایات اهل بیت علیهم السلام در توضیح آیات قرآن کریم است. هر چند مولف به طور صریح مبانی تفسیری و مقدمات فکری خویش را در تنظیم این اثر بیان نکرده است، تلاش شده با بررسی این اثر، بالاخص مقدمه این مجموعه روائی و بعضی آثار دیگر او وسایر هم فکران، به برخی از مبانی فکری و اعتقادی ایشان دست یابیم. چیزی که مولف به موجب آن اقدام به تالیف این اثر و جمع آوری روایات آن نموده است. این مجموعه روائی تفسیری به روش نقلی محض جمع آوری شده است؛ اما مولف در انتخاب روایات و گزینش و استفاده آنها در بحث تفسیری مبانی و پیش فرض هایی را مدنظر قرار داده است که در این مقاله به نمونه-هایی از آن ذیل عناوینی چون: مبانی قرآنی، روائی و مبانی اعتقادی، کلامی بیان شده است.
توسیط و عدم توسیط قرآنی در نگره معناشناختی و زیباشناختی علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بلاغیان سنتی ما همواره تأکید کرده اند که ترکیب ها و ساختارهای کلام بلیغ ارزش زیباشناختی و معناشناختی دارد. در متن قرآن کریم آرایش اجزای جمله با مهندسی خاصی صورت پذیرفته و ترکیب های زیبا و معناداری پدید آمده است. یکی از این آرایش های زیبا و معنادار آن است که جزئی از جمله در میان دو جزء دیگر قرار گرفته است. یکی دیگر از این آرایش ها نیز آن است که در جایی که انتظار ذکر جزئی در بین دو جزء دیگر داریم، این جزء ذکر نشود. مفسران و معربان، این اسلوب ها را با «حذف» و «تقدیر» معنا کرده اند، اما علامه طباطبایی بر آن است که تقدیرگرایی، افزون بر آنکه بخشی از معنای آیه را پنهان می کند، زیبایی شگفت آور آیه را نیز از بین می برد. وی با نگاه ویژه ای که به این اسلوب دارد، آن را معنادار و پدیدآورندة زیبایی منحصربه فردی یافته است. قاعده انگاری این نگاه ویژه با مشکلاتی روبه رو است که در این مقاله آن اشکال ها بررسی و جایگاه تفسیری و ارزش زیبایی شناختی این نگاه به مثابة قاعده ای فراگیر اثبات شده است.
چرایی عدم انطباق برخی پرسش و پاسخ های قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پاسخ های قرآن کریم غالباً منطبق با پرسش های مخاطبان است؛ اما برخلاف انتظار، برخی پاسخ ها با پرسش مخاطب منطبق به نظر نمی رسد؛ بلکه گاه به جای پاسخ متن پرسش، موضوع مهم دیگری مطرح شده است؛ مثلاً در پاسخ به اینکه «چه انفاق کنیم؟»، به بیان «مصارف انفاق» پرداخته و در پاسخ «چرایی تغییر شکل ماه»، به «فوائد تغییر شکل ماه» اشاره کرده است. این شیوه در اصطلاح اهل بلاغت «اسلوب حکیم» خوانده می شود.
این پژوهش درصدد توجیه عدم انطباق ظاهری برخی پاسخ های قرآنی به روش توصیفی تحلیلی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی برآمده و بدین نتیجه دست یافته است که قرآن، در همة موارد مزبور، با امتناع از پاسخ روشن به برخی پرسش های مخاطبان، ضمن بیان موضوع مهم تر و مورد نیاز بیشتر پرسشگران، به آنان شیوه پرسش درست را تعلیم داده است. بررسی این موارد، ضمن تحلیل یکی از زیبایی های بدیعی قرآن، شبهه ناهماهنگی برخی آیات قرآن را نیز برطرف می کند.
اخلاق تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث مرتبط با پدیده فهم متن و بیان و تفسیر، اخلاق مربوط به آن است. در اخلاق فهم و تفسیر متن پرسش هایی چند مطرح است. برخی از این پرسش ها عبارت است از: آیا انسان در قبال متنی که به دنبال فهم آن است مسئولیتی دارد ؟ آیا برای فهم و تفسیر متن، معیارهایی وجود دارد که ما را ازگام گذاردن در بیراهه مبرا دارد؟ و آیا هرکس برای فهم متن آزاد است و آنچه برداشت می کند را می تواند به متن مورد نظر و صاحب آن متن نسبت دهد؟ این بحث آنگاه که به متون مقدس، و در بین مسلمانان به قرآن کریم ارتباط پیدا می کند از اهمیت و حساسیت مضاعفی برخوردار می شود. در این نوشتار سعی برآن بوده است تا با تکیه بر متون اسلامی مسؤولیت اخلاقی مخاطبان متون روشن شود و حدود فهم معنا و تفسیر آن با توجه با معیارهای اخلاقی به ویژه در ارتباط با قرآن کریم به بحث گذاشته شود.
تأثیر اصل عدل الهی در تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اندیشه های کلامی، به ویژه اعتقاد به عدل و حکمت خداوند، در تفسیر قرآن کریم بس اثرگذار است. بررسی این موضوع می تواند رویکرد مفسران عدلی مسلک به تفسیر قرآن را آشکار سازد و گامی در جهت تمایز تفسیر آنها از تفاسیر دیگر نحله های تفسیری کلامی به شمار آید. عدلیه بر این باورند که خداوند عادل و حکیم است و کرداری که خرد زشت بشمارد، از او سر نمی زند. سخن گفتن خداوند در قرآن نیز از همین اصل پیروی می کند. خداوند در قرآن سخنی نگفته که مخاطبان از فهم آن درمانند، بلکه درحدود فهم بشری و چارچوب قوانین محاوره با مخاطبان سخن گفته است. آنچه با عنوان روایات تفسیری نیز از معصومان به دست ما رسیده مشمول همین اصل است. ازاین رو، اگر ظاهر بدوی برخی آیات یا روایات با عدالت و حکمت الهی ناسازگار بود، باید آن را به گونه ای سازگار با عدل و حکمت الهی تفسیر و تحلیل کرد.
نقش روایات امامیه در معادل گزینی مفردات قرآنی و بازتاب آن در نقد ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر در سایه انتشار شمار قابل توجهی از ترجمه های فارسی قرآن کریم، مقوله «نقد ترجمه های قرآن» نیز به عنوان حوزه ای نوپا در پژوهش های علوم قرآنی شناخته شده که انتشار شمار فزاینده این دسته از آثار در قالب مقالات، کتب و پایان نامه های دانشگاهی خود گواهی گویا بر این مدعاست. بررسی این آثار مبیّن این واقعیت است که بخش قابل توجهی از آنها متأثر از یافته های نوین دانش زبان شناسی به موضوعاتی چون نقد نحوی، صرفی، واژگان، بلاغی، سبکی و گفتمانی اختصاص یافته است که در جای خود اهمیت و ارزش انکارناپذیر دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن نقد برخی از معانی مندرج در کتب فرهنگ لغت، با رجوع به روایات تفسیری، به ارائه رویکردی پیشنهادی در خصوص معادل گزینی برخی از واژه های قرآنی برآید و در نهایت ترجمه های ارائه شده از برخی واژگان قرآنی را مورد نقد و بررسی قرار دهد. پر واضح است که در کنار پرداختن به این دسته از روایات، رجوع به فرهنگ های لغت عمومی و اختصاصی با هدف به تصویر کشیدن نسبت و جایگاه این دسته از روایات با فرهنگ های موجود اجتناب ناپذیر می نماید. به باور نویسندگان، این رویکرد پیشنهادی می تواند به عنوان رویکردی جدید در ترجمه و تفسیر آیات قرآن راه گشا باشد.
از کرامت جاهلی تا کرامت قرآنی؛نشانه شناسی فرآیندهای گفتمانی «کرامت» در قرآن با تکیه بر الگوی تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانه شناسی پساگریماسی محسوب می شود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّت های معناسازی در نظر می گیرد: بعد فشاره ای (درونی، احساسی) و بعد گستره ای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیت های پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف «سطح بیان» و «سطح محتوا» هستند. سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند می یابند و در محل هم پیوندی آنها نشانه-معنا شکل می گیرد. ابعاد فشاره ای-گستره ای شاخص هایی کمّی و قابل سنجش اند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرآیند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل می کند. در این مقاله، ضمن معرفی نشانه شناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی کوششی که نخستین گام در این مسیر است از باب نمونه، فرآیندهای گفتمانی و صورت بندی نشانه-معنای کرامت در قرآن کریم، با تکیه بر الگوی تنشی مطالعه شده است. فرآیندهای گفتمانی کرامت انسانی در قرآن کریم، در دو سطح تنشی محقق شده است: در سطح نخست، شاکله کرامت پیشینی (در فرهنگ جاهلی) که ناظر به افراد دارا و متعلق به تباری خاص بوده، به چالش کشیده شده، «کرامت عام» انسانی با دو مؤلفه ی انتساب تبار همه انسان ها به آدم علیه السلام به مثابه مخلوقِ برتری یافته بر فرشتگان، و برخورداری تمامی آدمیان از نعمت های خداوند، صورت بندی شده است. در سطح دوم تنشی، «کرامت خاص» انسانی در پیوند با ایمان و عمل صالح انسان صورت بندی شده است. این کرامتِ عند الله است که تنها مؤمنان و پرهیزکاران به آن دست می یابند.
مقایسه دیدگاه ابن جوزی و زرکشی در مفهوم شناسی وجوه و نظائر
حوزههای تخصصی:
علم وجوه و نظائر از قرون اولیه اسلامی مورد توجه دانشمندان حوزه تفسیر و علوم قرآن بوده است؛ اما هیچ تعریفی از آن ارائه نداده اند. از آنجا که این علم مربوط به معانی واژگان است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اولین کسی که به طور خاص به تعریف این علم پرداخته ابن جوزی (م 597 ق) است. در دوره های بعد نظر وی توسط زرکشی (م 794 ق) مورد نقد قرار گرفته و تعریف دیگری از وجوه و نظائر ارائه شده است. وجوه در هر دو تعریف ناظر به معانی متعدد است و تنها، واژگان دارای وجوه هستند، نه جملات و عبارات.
از تفاوت های بارز این دو تعریف، تفاوت در تعریف نظائر است. در تعریف ابن جوزی نظائر ناظر به لفظ کلمه است؛ ولی در تعریف زرکشی ناظر به مصادیق یک واژه عام. همچنین، زرکشی در تعریف خود از دو اصطلاح «لفظ مشترک» و «الفاظ مطواطئ» استفاده کرده است. این امر موجب شد چند برداشت از معانی وجوه و نظائر صورت گیرد؛ اما به دلیل خالی بودن تعریف ابن جوزی از اصطلاح، گویا و واضح است.
احتباک و آثار معنایی آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«احتباک» در بدیع، بدین معناست که در دو کلام پیاپی، از جملة اول، قسمتی که مشابه آن در جملة دوم بیان شده است حذف شود و از جملة دوم نیز بخشی که در جملة اول بدان اشاره شده است حذف گردد. این صنعت با خلق ظرفیت های معنایی در بخشی از آیات قرآن، معنای گسترده ای را در قالبی محدود، به نمایش می گذارد که پژوهش در آن، نشانگر تأثیر علم بدیع در تفسیر است؛ به این صورت: الف. گاه ایجاز، اقتضا می کند در دو موضوع متقابل با احکام جداگانه ، تنها به اصل یکی از دو موضوع و حکم موضوع دیگر، پرداخته شود تا شنونده، اصل متقابل دیگر و حکم لنگة مذکور در کلام را خود کشف کند. ب. گاهی که دو طرف تشبیه انطباق کامل ندارند به مدد احتباک، عدم انطباق ظاهری توجیه می شود. ج. در برخی آیات، که دو فعل متفاوت از حیث زمان به کار رفته و شبهة ناهماهنگی پدید آورده است، صنعت احتباک چنین مواردی را تحلیل می کند. د. احتباک، برخی از شبهات محتوایی آیات و ناسازگاری ظاهری میان آنها را پاسخ می دهد. این مقاله، حاوی نمونه های متعدد قرآنی و تفسیری در این زمینه است.
بازخوانی مفاهیم «زوج» و «زوجیت» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«زوج» و «زوجیت» از مفاهیم مهم قرآنی اند که فهم دقیق و صحیح آن ها در جهان بینی و نوع نگرش انسان به هستی و درک جایگاه خویش در طرح هوشمندانه خلقت بسیار مؤثر است.شناخت عوامل تأثیرگذار در نظام آفرینش، درک فلسفه ازدواج، داشتن دیدگاهی جنسیتی یا غیرجنسیتی درباره آغاز خلقت (آدم و زوجش) و سنجش میزان ضرورت وجود عنصر جنسیت در سرای واپسین (بهشتیان و دوزخیان) به چگونگی فهم این مفهوم بستگی تام دارد. واژه «زوج» به معنای جفت در مقابل طاق و تک، در وضع اولیه اش، به معنای قرین، همراه و همنشین است.در تعریف لغوی به دو موجودی که در کنار یکدیگر قرار گیرند و بر اساس برنامه ای معین، هدفی مخصوص داشته باشند، زوج گفته می شود.به این معنا«زوجیت» نوعی رابطه میان دو چیز است، به گونه ای که وجود یکی بدون دیگری موجب اختلال در کارکرد اصلی و مورد انتظار است.بررسی موارد کاربرد «زوج» در قرآن، حاکی از این است که این واژه تنها با وجود قرینه لفظی یا مقامی می تواند بر جنسیت مذکر یا مؤنث دلالت کند. این مقاله بر آن است که ضمن استقصای وجوه و مصداق های زوج از قرآن، روابط میان واژه های «زوج»، «إمرأه» و «بعل» را واکاود و سپس مشخصه های «زوجیت» را از منظر قرآن استخراج کند.در پایان، ضرورت وجود عنصر جنسیت در بهشت نخست و نیز در بهشت آخرت کاوش شده است.