فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
«اصل امتناع تناقض» زیربنایى ترین اصل معرفت بشرى است که انکار آن به انکار همه علوم و سقوط در سفسطه و شکاکیت مى انجامد. در این مقاله تلاش ما در جهت شناخت ماهیت تناقض و برخى وجوه کمترشناخته شده آن است که غفلت از آنها موجب وقوع در مغالطاتى پرشمار است. با تحلیل دقیق تناقض، به این نتیجه مى رسیم که حقیقت تناقض چیزى جز «اجتماع و ارتفاع نفى و اثبات متعلق به امر واحد» نیست و این امر به حکم بدیهى عقل، هم در جانبِ اجتماع و هم در جانبِ ارتفاع باطل است. هرچند اصل یادشده بدیهى است، به تناسب متعلق نفى و اثبات، ممکن است رسیدن به لازم نقیض، پیچیده شود و در نتیجه تشخیص تناقض، دشوار گردد. به طورکلى اصل امتناع تناقض به سه اصل دیگر متفرع مى گردد که هریک از آنها به حسب متعلقش در حوزه خاصى جریان مى یابد. گاه متعلق نفى و اثبات، اعیان موجودات است و گاه حیث حکایتگرى مفاهیم از مصادیق خود و گاه نیز صدق و کذب قضایا. ما این تناقض ها را به ترتیب تناقض اعیان، تناقض محمول ها و تناقض قضایا نامیده و احکام آنها را بررسى کرده ایم.
تبیین ادراک عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا ادراک عقلی را با سه رویکرد تبیین نموده است: رویکرد اول مشاهده صورت های عقلی از دور است. در این رویکرد، آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه و وجودات عقلی می باشد. رویکرد دوم در تبیین ادراک عقلی رویکرد اتحاد با عقل فعال است. در این تبیین، نفس انسانی با عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می گردد. در رویکرد سوم، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فناء بالله به حقیقت امور عقلی واصل می شود و، در نتیجه، خلاق صورت ها می گردد. این سه رویکرد، هر چند در ظاهر متفاوت به نظر می رسند، با نگاهی دقیق، معلوم می گردد که بیانگر و حاکی از تطوّرات و تحوّلات نفس می باشند. در هر سه رویکرد، ملاصدرا علم عقلی را به عنوان علم حضوری معرّفی می کند و از این حیث نیز با مشهور تفاوت دیدگاه می یابد.
فرآیندتکون معرفت دینی در فلسفه ابن سینا (با تاکید بر شناخت مجردات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در قرون اخیر در پرتو یافته های علمی و فلسفی ، تحلیل پدیده معرفت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از آنجایی که متعلّق گزاره های دینی از دسترس حواس بشر خارج هستند ، تو جیهه باورهای دینی و احراز صدق آن ها از مباحث مهم و چالش برانگیز معرفت شناسی غرب محسوب می شود. در این نوشتار، سعی بر آن است که در راستای بررسی فرآیند تکون معرفت دینی از نگاه ابن سینا و جستجوی الگوی معرفت شناسی وی، به باز خوانی آراء او در شناخت جواهر مجرد و مفارق پرداخته شود. از نظر حکمای مشاء علم، حصول صورت اشیا در ذهن است که از طریق مواجهه با شیء خارجی و تجرید صورت حسی به دست می آید؛ اما مواجهه حسی با موجود مفارق ممکن نیست. پس چگونه می توان به شناخت حقایق ماوراءالطبیعی نائل شد ؟ در نظام حکمت سینوی اتصال به موجودی مجرد (عقل فعال)، کلید و رمز معمای معرفت است و شناخت موجود مجرد نیز با اتصال عقل به آن صورت می گیرد. غالب محققان ابن سینا را فیلسوفی قرینه گرا می دانند؛ چرا که او برای اثبات صدق باور خود دلیل اقامه می نماید. امااز آنجایی که معرفت شناسی وی بر اتصال با عقل فعال مبتنی است، روش معرفتی او را قرینه گرایی اشراقی می توان نامید. و بدین ترتیب الگوی معرفتی شناسی ابن سینا را از سایر الگوهای قرینه گرا متمایز نمود.
بررسی تطبیقی وجوه هستی شناختی و معرفت شناختی انسان کامل در آرای ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
اعتبارسنجی ادراکات عقلی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به موضوع اعتبارسنجی ادراکات عقلی و مراتب شناخت از نظر غزالی، که نقطه عزیمت نزاع او با فیلسوفان است، می پردازد. پرسش مقاله این است: وقتی عقل فلسفی (شناخت آزاد عقلانی) ازمحدوده معرفتی خود فراتر می رود و می کوشد با روش خود، مفهومی دینی را تبیین کند، اعتبارش تا چه حد است؟ غزالی معتقد است عقل برای شناخت چنین اموری اعتبار کافی ندارد، زیرا این امور فراتر از توان عقل اند. عقل باید برای شناسایی این قسم مفاهیم، به تعبیر او، منوّر به نور نبوت شود. عقل، در نظر او، منبع مستقل شناخت نیست و اگر بخواهد به طور مستقل در باب گزاره های دینی سخنی بیاورد، به ماورای مرز خود پا گذاشته است. غزالی بحث خود را از تبیین مفهوم «علم یقینی» آغاز می کند و سپس با انکار عقل فلسفی و تعیین حدود ارزش عقل، به معنایی که خود او از آن مراد می کند، و بیان تنگناهای کار فیلسوفان، متکلمان و صوفیه، بحث «ملاک های معرفت» را پیش می کشد. او در پایان نتیجه می گیرد که شناخت فلسفی ابزاری نیست که به دینداری ما یاری رساند یا اصلاً ربطی به آن داشته باشد، زیرا عقل، در شناخت ماورای خود، دچار تناقض و شک است و واقع نما نیست. بنابراین، شرع در تعیین بایدها و نبایدها مستقل عمل می کند. این دیدگاه غزالی با ناسازگاری هایی روبه روست که در بخش پایانی مقاله به آنها پرداخته شده است.
تبیین وجودشناختى فطریات از طریق مبانى حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فطریاتِ انسان، از جهات پرشمارى درخور بررسى هستند. این مقاله به تبیین وجودشناختى حقایق فطرى موجود در انسان مى پردازد. امور فطرى عبارت اند از استعدادهاى انسان که به تدریج در قلمرو عقل نظرى و عقل عملى تجلى مى یابند. امور فطرى در این صورت مشمول قاعده فلسفى «کل حادث مسبوق بقوة و مادة تحملها» خواهند بود که مبیّن نیاز آنها به محل (موضوع) مادى است. نیاز امرى مجرد (مانند ادراک عقلى) به موضوعى مادى، با اصول فلسفى رایج در فلسفه هاى پیش از صدرالمتألهین تبیین پذیر نیست؛ اما با استفاده از اصول فلسفى حکمت متعالیه مى توان اثبات کرد که امور فطرى، استعدادهاى موجود در نفس انسان هستند که به تدریج از طریق حرکت جوهرى اشتدادى فعلیت مى یابند. بر اساس اصول فلسفى صدرالمتألهین، فطریات نحوه وجود انسان هستند و نه صفاتى عارض بر وجود او.
نظام فکری علامه طباطبایی: عقل گرایی اعتدالی و ایمان ورزی خردمندانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی (1281- 1360 ش) اولین متفکر دوران معاصر است که به بحث های معرفت شناسی پرداخته است. او در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسمبه شبهات مکاتب سوفسطایی، شکاکیت، و تجربه گرایی افراطی در عدم اعتماد به عقل در دریافت حقیقت پاسخ داده است و فلسفة اسلامی را نظام رئالیستی مبتنی بر عقل گرایی معرفی می کند. وی هم چنین به نقش بی بدیل عقل در فهم حقایق دینی توجه دارد و نکات مهمی را در این باره متذکر می شود. می توان گفت علامه در دو جبهه از خرد ورزی دفاع کرده است، اول: در برابر حس گرایی و تجربه گرایی افراطی که در غرب به شکاکیت و نسبیت گرایی در همة حوزه های اعتقادی و اخلاقی منجر شد و دوم: در برابر ظاهر گرایان و اخباریونی که با بی اعتبارکردن حجت عقل وحی را نیز بی اعتبار کردند و به تعطیلی دین و عقل با هم رسیدند. بررسی موضع علامه موضوع این نوشتار است.
نقد و بررسی کلام لفظی و کلام نفسی براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی امامیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
معتزله و امامیه کلام را منحصر به کلام لفظی می دانند و معتقدند کلام خداوند، اصوات و حروفی است که ایجاد می کند؛ ایشان آیات قرآن را بهترین نشانه بر تکلم خداوند می دانند. اشاعره کلام حقیقی را معانیِ قائم به نفس متکلم می دانند که حقیقت مستقلی در نفس انسان داشته و غیر از اراده و علم است، ایشان نیز آیات قرآن را به عنوان بهترین دلیل بر تکلّم خداوند تلقی کرده و معتقدند کلام نفسی در ذات خداوند قدیم و قائم به ذات است؛ اما ملاصدرا معتقد است کلام، انشاء چیزی است که بر نهان متکلم دلالت کند. او می گوید کلام الهی شامل تمام موجودات و افعال خداوند است و خداوند به این اعتبار متکلم است. وی مراتب کلام الهی را چنین تبیین می کند: عالم امر، کلام اعلی؛ عالم نفس، کلام اوسط؛ عالم تشریع؛ کلام نازل خداوند است.
باوجود هم نظر بودن امامیه، اشاعره و حکمت متعالیه درباره کلام لفظی، عدلیه کلام را منحصر به کلام لفظی می داند؛ ولی اشاعره و حکمت متعالیه معتقدند مرتبه دیگری نیز دارد؛ اما درباره کیفیت آن مرتبه، اختلافِ نظر دارند. این پژوهش افزون بر اثبات جامع بودن نظریه حکمت متعالیه، به این نتیجه رسیده است که منطوق برخی آیات قرآن کریم و روایات، با تبیین صدرایی بیشتر سازگار است. تبیین دو اندیشه دیگر از آیات کلامی، استوار و کامل نبوده و همچنان ابهام در این آیات باقی است.
بازنمایی علم غیب در نظام فلسفی حکمت مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علم غیب یکی از مسائل مهم کلامی است که از منظر فلسفی کمتر به آن پرداخته شده است. تبیین آن با رویکرد فلسفه مشاء، به عنوان زیرساخت دیگر مکاتب فلسفی، افق جدیدی فراروی پژوهشگران می گشاید.
این جستار بر آن است که نخست، اصول و مبانی فلسفی مشاء را بیان دارد تا روشن شود از چه منظری به موضوع نظر انداخته شده است و در وهله دوم، با استناد به مؤلفه های نظام حکمت مشاء در آثار ابن سینا- که تحلیل علم غیب در فلسفه سینایی بر آن مبتنی است- از جمله: مسئله نفس، عقل فعال، نفوس فلکی و قوای مدرکه، و همچنین با تکیه بر استدلال برهانی و عرفانی او، امکان تحصیل علم (معرفت) از عالمی ورای این عالَم مادی- که از آن به علم غیب، علم موهبتی یا لدنی یاد می شود- را به اثبات رساند. آنگاه، به اختصار به بررسی آن پرداخته می شود و نارسایی آن بیان می گردد.
نگاهى به شبهات خطاناپذیرى علم حضورى و پاسخ آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیم علم به حضورى و حصولى از مهم ترین تقسیمات علم در معرفت شناسى اسلامى است. معرفت شناسان معتقدند علم حضورى به سبب آنکه مواجهه با خود معلوم است و واسطه اى در کارش نیست، ارزش معرفت شناختى مطلق دارد و راهیابى خطا در آن ممکن نیست. از طرفى شبهات بسیارى در این باره مطرح شده است تا به نحوى خطاناپذیرى در این نوع علم انکار گردد. مقاله حاضر با تکیه بر نفى واسطه از علم حضورى و تأکید بر خطاناپذیرى آن به رفع شبهات مطرح شده مى پردازد.
نقش معرفتی عقل فعال و تأثیر آن بر مُثل نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسطو در تقابل با جایگاه معرفت شناسی مُثل، به طرح نظریه عقل فعال پرداخت. مشاییان بعد از ارسطو برداشتهای متعددی از عقل فعال نموده اند. ابن سینا عقل فعال را موجودی مجرد و مستقل از نفس معرفی نمود که در سلسله عقول در مرتبه آخر قرار دارد و صور عینی و علمی را به عالم ماده و نفوس افاضه می کند. عقل فعال صور ادراکی را به نفوس مستعد افاضه می کند، یعنی نفوسی که بواسطه طی مراتب تجرید حسی و خیالی و عقلی آماده پذیرش افاضه عقل فعال باشند. اما بعضی مبانی فکری ابن سینا مثل رابطه طولی میان مراتب ادراک، عرض انگاشتن علم، انکار اتحاد عاقل و معقول و نفی حرکت جوهری با این رویکرد معرفتی تقابل دارند و ناقض تجریدند، لذا معرفت چیزی جز افاضه عقل فعال نیست. لازمه این سخن، پذیرش وجود معقولات به نحو مستقل نزد عقل فعال و به تعبیری پذیرش مثل در بعد معرفتی است که محل انکار ابن سینا است. بنابراین عقل فعال ارسطو که در تقابل با مُثل شکل گرفته بود، در ادامه مسیر فلسفه دوباره به دامن نظریه مثل باز می گردد.
اهداف و روش های تربیت سینوی مبتنی بر فرایند ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، که با رویکرد کیفی و با روش توصیفی استنتاجی صورت گرفته است، این است که مبانی ادراک و اقسام آن از منظر ابن سینا و پیامدهای تربیتی آن را بازشناسی کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در فلسفة ابن سینا نفس جایگاه والایی دارد و مبنای ادراک شناخته می شود. همچنین، بعد از بحث در باب ادراک و تعریف و معرفی انواع و مراتب آن، به دلالت های تربیتی به ویژه در بعد اهداف و روش با توجه به مبانی ادراک می پردازیم و خواهیم دیدکه طبق پژوهش حاضر، هدف نهایی در نظام تعلیم و تربیت سینوی رسیدن به سعادت «نزدیکی به خداوند» است ولی دست یافتن به چنین هدفی، نیازمند رسیدن به اهداف فرعی ای چون رشد و تکامل قوای حسی، تخیلی، عقلی و در نهایت ادراکات شهودی است؛ لذا پژوهش حاضر به کارگیری فعال حواس، حفظ و به خاطر سپردن، جهت دهی تخیل و خلاقیت، سیر عقلانی، آموزش های جست وجوگرایانه و تقویت فکر و اندیشه، شهود یا مشاهدة حضوری و باطنی (حدس) و روش های تلفیقی را به عنوان روش تربیت معرفی می کند.
نقش قوای ادراکی پیامبر در وحی از دیدگاه فلاسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلاسفه اسلامی نقش قوای ادراکی پیامبر در معرفت وحیانی را بررسی کرده اند. ایشان، با تفکیک قوة عاقله پیامبر و قوه متخیله وی، دیدگاه های مهمی را پیرامون نقش هر یک از قوا در معرفت وحیانی بیان نموده اند. در این پژوهش، سعی شده است ضمن تبیین و توضیح دیدگاه های مزبور، این دیدگاه ها در حد توان مورد ارزیابی قرار گیرد.
بررسی و تبیین اطلاق گرایی معرفتی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سنت فلسفه اسلامی به دلیل اذعان به ناکامی نفس در دستیابی به کنه وجودی و نفس الامریِ اشیا مسئله اطلاق گراییِ معرفتی بروزی جدی می یابد. اما در این بین، نگاه ملاصدرا به این مسئله رویکردی متمایز را ارائه می دهد. صدرا در تفکر عام خویش، طبق مشرب فلاسفه، توانایی نفس در شناخت حقایق اشیا را آماج تردید قرار می دهد. با وجود این، در رویکرد نهایی اش بر اساس برخی مبانی وجودی و معرفتیِ تفکر خویش، دغدغه این مسئله را طرح می کند و در نهایت، راهکاری پیش می نهد. ملاصدرا در گام اول اذعان می دارد که به دلیل اختلاط محاکی ادراکات حسی و خیالی با نقص و شرافت وجودی محاکی ادراکات عقلی و همچنین خساست وجودی نفس که لازمه حدوث جسمانی آن است، محتمل است ادراکات نفس قرین ابهام و عدم وضوح گردد و در حد ظواهر و اعراض اشیا باقی بماند. اما وی در گام نهایی با تأکید بر ماهیت وجودی حقیقت علم، اشتداد نفس و تعالی آن از خساست جسمانیه را مرهون فرایند وحدت عاقل و معقول می داند. صدرا معتقد است به هر میزان که نفس در فرایند وحدت با ادراکاتش گسترش بیشتری یابد، به همان میزان از نقایص وجودی و شواغل معرفتی تعالی می یابد و در نتیجه، ادراکاتی مأخوذ از کنه و ملکوت اشیا و محاکی نفس الامری را به دست می آورد.
نقد و بررسی اشکالات استاد مصباح به دو برهان صدرالمتألهین در اثبات اتحاد عالم و معلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدمت نظریة اتحاد عاقل و معقول به یونان باز می گردد و در آثار ارسطو و شاگردانش و نیز نو افلاطونیان به روشنی از آن یاد شده است، اما صدرالمتألهین این بحث را به کمال شکوفایی خود رساند؛ وی در اثبات اتحاد عاقل و معقول از دو برهان مدد می گیرد: در یکی از تحلیل وجود معلوم و در دیگری از طریق تحلیل وجود عالم سعی می کند مطلوب خویش را اثبات کند، که اولی به برهان تضایف و دومی به برهان نور و ظلمت نام گذاری شده اند.
استاد مصباح در برخی از آثار فلسفی خود نقدهای دقیقی بر این دو برهان وارد کرده اند که هرچند به تقریر صحیحی از برهان کمک می کنند، به نظر می رسد هیچ کدام از آن ها وارد نباشد.
دور معى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرگاه بحث محال بودن دور پیش مى آید، مثال هایى مانند دو خشت متکى به هم مطرح مى شوند که در نظر گوینده با اینکه دور هستند، ولى نه تنها محال نیستند، محقق نیز مى باشند. این دسته از مثال ها را به صورت عام دور معى نامیده اند. اگر این مثال ها دورند و محقق نیز هستند، پس آیا دور ممکن نیست؟! اگر چنین باشد، بسیارى از مباحثى که بر محال بودن دور در کلام و فلسفه مبتنى شده اند، همه فرو خواهند ریخت. ما در این مقاله با بررسى سه دسته تعریف از دور (احتیاج، توقف و علیت) و تمایز نهادن میان آنها اشکال دور معى را نسبت به دو دسته تعریف اولْ وارد، و تعریف صحیح دور را با توجه به ملاک محال بودن دور، تعریف به علیت دانسته ایم.
نقد و بررسی نظریه اعتباریات شیخ اشراق از دیدگاه صدرا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
حقانیت و نجات از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین