فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۰۹۵ مورد.
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۸ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
نوآوری در شعر قیصر امین پور
حوزههای تخصصی:
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند.
آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است.
باید گفت بی شک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست.
ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است.
نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.
دین وتکثّرگرایی دینی نزد جبران خلیل جبران و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
نگاهی به افکار و آثار اسماعیل خویی
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد فردیّت و شیئیّت(جزئیّت) در شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا به تعریفی از مفهوم دموکراسی بر اساس نظریه کارل مانهایم می پردازد؛ تعریفی که در آن، دموکراسی فراتر از سطح سیاسی و در واقع نوعی فرهنگ تلّقی می گردد. فرهنگ دموکراتیک با تحدید فواصل عمودی (فاصله های کیفی) و به رسمیت شناختن فواصل افقی (تفاوت ها) تمایزی اساسی با تلّقی های پیشادموکراتیک دارد. مقاله ی حاضر با تاکید بر تمایز مذکور، به برخی از مصادیق فرهنگ دموکراتیک؛ یعنی: فردیّت وشیئیّت(جزئیّت) اشاره می کند و چگونگی برآمدن آن ها را از متن فرهنگ مذکور نشان می دهد. سپس با گزینش این منظر، به بررسی اشعار نیما یوشیج، سروده های سال های 1299تا 1336، جهت تعیین مختصّات شعری او می پردازد. به نظر می رسد که اوج شعر نیما، از منظر گرایش به جزئیات و فردیّت، در اشعار حوالی عصر مشروطه و اندک زمانی پس از آن قابل رویت است؛ حال آن که در میانه اوجگیری استبداد رضا شاهی، شاخص های مذکور در آثار او رو به زوال می نهند. این نوشتار، در انتها در پی یافتن دلایل اوج و فرود شعر نیما از منظر شاخص های مورد بررسی خویش، به تاثیرات نظام استبداد پهلوی اشاره می کند که توانست با تحدید حیات سیاسی- اجتماعی شاعر، فضای زندگی روزمره ی او را تاریک سازد تا منبع اساسی سرایش های وی را، از زندگی واقعی به سوی دنیایی انتزاعی، تغییر دهد.
خودی و انسان آرمانی در شعر اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد اقبال لاهوری شاعری مبارز و آرمان خواه و یکی از چهره های فکری و انسانی درخشانی است که فرهنگ بارور اسلامی را به جامعه ی بشری معاصر هدیه کرد . این دانای راز ومتفکر بزرگ شرق در مقولات فکری خویش، یک ارزیابی مجدد از انسان را بر پایه های اصول قرآنی و جایگاه و مقام عالی انسان پایه گذاری کرد. این فیلسوف نواندیش اسلامی و تالی عــنقای قاف مــعرفت ، مولوی، معتقد است که انسان ، این نسخه ی نامه ی الهی، به عنوان لطیفه ی غیبی و هدف و نتیجه ی همه ی جریانات آفرینش کائنات و اسم اعظمی که فکر و اندیشه ی او تجلی گاه وجود عالم اسرار و رموز است، می تواند با خودآگاهی، خودیابی و یافتن شخصیت متعالی خویش، به عنوان انسان آرمانی و کامل، جانش را آیینه ی صفات الهی گرداند و از اسرار آفرینش آگاهی یابد و موجودی پایدار ، شاهدی بیدار و سالکی راه یافته و کلید همه ی معرفت ها گردد. در این مقاله فلسفه و مراتب «خودی» و جایگاه «انسان آرمانی و کامل» ( انسان بخود) در دستگاه فکری معمار بزرگ تجدید بنای تفکر اسلامی و ماهتاب شام شرق ، اقبال لاهوری، به روش توصیف مورد بررسی قرار گرفته است .
تجلّی مضامین اعتقادی در شعر طاهره صفّارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش در جهت زدون فرهنگ دینی و احیای فرهنگ باستانی و جایگزینی آن به جای ارزش های مذهبی و به تبع آن جدایی دین از سیاست در دوره پهلوی پدر و پسر، در شعر فارسی تأثیر بسزایی گذاشت تا جایی که باعث کم رنگ شدن انعکاس مسائل دینی در شعر شاعران این دوره گردید؛ اما از سال 1332 به بعد کم کم رگه هایی از مذهب در شعر فارسی علی رغم سوق شعر به مسائل مادی و شهوانی در آثار شاعران مشاهده شد. در این مقاله بر آنیم تا نشان دهیم فضای حاکم بر جامعه در باور شاعری چون طاهره صفارزاده نسبت به مضامین اعتقادی چه تأثیری داشته است. آیا شاعر مذکور که دوره پهلوی را تجربه کرده است، با تحوّلات صورت گرفته، دچار تحوّل در بینش خود نسبت به مضامین اعتقادی شده است یا این که تأثیری در باور او نداشته است و در شعرش مطالب دینی و مذهبی با توجه به فضای موجود که شعار «هنر برای هنر» در اذهان روشنفکران پیچیده بود چگونه و با چه بیانی ادبی مطرح شده و شدت و حدّت آن چگونه است.
فرایند فراهنجاری واژگانی در اشعار شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر شاعری برای آفرینش شعر خود از برخی تکنیک ها و شگردها سود می جوید. یکی از این شگردها، رویکرد به ابداع واژه و ترکیبات بدیع است که از دید فرمالیست ها، فراهنجاری واژگانی نامیده می شود. در این شیوه، شاعر برای ایجاد رستاخیز در زنجیره کلام، واژگانی را وارد زبان شعر می کند که تا آن زمان وجود نداشته است. واژگان ابداعی، زمانی کارکرد هنری و زیبایی شناسانه دارند که باعث سستی و رکاکت لفظ نشده و در هم نشینی با سایر واژگان، از نوعی وحدت و انسجام نیز برخوردار باشند. شفیعی کدکنی (م. سرشک) از جمله شاعران نیمایی است که این شگرد در اشعارش نمود بارزی یافته است. به نظر می رسد احاطه کم نظیر او بر ادبیات سنتی از سویی، ترکیب پذیربودن زبان فارسی و انعطاف پذیری آن از سویی دیگر، بستر لازم را برای ابداع واژگان جدید در اشعار او مهیا کرده اند. در این پژوهش، شیوه ابداع واژگان در اشعار او مورد کندوکاو قرار گرفته و نشان داده شده که گنجینه پربار لغات و ترکیبات تازه در اشعار او مدیون وسعت اطلاعات او و امکانات بیکران زبان فارسی است.
گفتگو با محمد باقر کلاهی اهری: انگار آدم در یکی از تابلوهای دالی بیدار شده است
حوزههای تخصصی:
میرزاده عشقی و مساله تجدد
حوزههای تخصصی:
"در عصر متلاطم و پر هیجان مشروطه میرزاده عشقی از شاعران پرشور بود و این بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدد بیندیشد. با این حال در منظومه جهان بینی عشقی به گونه ای خاص می توان به تماشای تمام جوانب پدیده تجدد نشست. آنچه پیش و بیش از همه چیز در ساختار اندیشه و رویکرد عشقی به چشم می خورد رویکرد متناقض و ناهمسان او به ابعاد تجدد است. تفکر عشقی در گرداب سیاه و سفید بینی مطلق، دائما دست و پا می زند، بنابراین، چنین تفکر تمامت خواه هم انباشته از پارادوکس خواهد بود. در جهان بینی عشقی عرصه برای خرد و منطق بسیار تنگ است؛ عرصه ای که بیشتر نمایانگر تصویر تخریب، انقلابی گری و خونریزی است. عشقی آن قدر عصبی و آتشین مزاج است که با دیدن یک مصداق به افراط می گراید و تمام انسان ها را اعم از خوب و بد با یک چوب می راند؛ به طور کلی رویکرد عشقی به انسان ایرانی انباشته از تناقض و تضاد است. در این مقاله مفهوم تجدد در شعر عشقی بررسی می شود.
"
نظریه توصیف نیما در منظومه سریویلی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف نوعی بیان از سوی گوینده به عنوان شناسنده شئ در جهان بیرون، برای رسیدن به شناخت است. در ادبیات هدف از توصیف، ارائه تصویری عینی از تجربه انسان نسبت به یک صحنه، شخص یا احساس، از رهگذر واژه هاست. توصیف از مسائل برجسته شعر معاصر است و نیما آن را جزو مسائل محوری نگاه تازه خود قرار داده است. مساله این تحقیق بررسی این دیدگاه ها در منظومه سریویلی اوست. در این نوشتار انواع توصیف، تکنیک های بیانی و کارکردهای توصیف بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که توصیف در این منظومه بیشتر ابژکتیو (عینی) است تا سوبژکتیو (ذهنی)؛ تکنیک های بیانی دستوری نیز کاربرد بیشتری دارند تا تکنیک های شاعرانه؛ کارکرد توصیف شامل زیبایی آفرینی، واقعیت بخشی، بیان اغراق و کارکرد نمادین است. نیما در این منظومه توانسته است نظریه شعری خود را که نزدیک کردن شعر به نثر موزون، از یک طرف و اهمیت مشاهده دقیق، توصیف و روایت در شعر، از طرف دیگر است، به تصویر بکشد.
اشتراک عینی در پاره ای از اشعار کیتس و سهراب سپهری (عنوان عربی: الهدف المتلازم فی عدد من قصائد جون کیتس، وسهراب سبهری)
حوزههای تخصصی:
اشتراک عینی، شیوه بیان غیرمستقیم احساسات و عواطف است. به بیانی دیگر، شاعر با استفاده از آرایه های ادبی (استعاره، تمثیل، تشبیه و تناقض نما، ... ) و به کارگیری اشیا، موقعیت های مشخص، زنجیره حوادث و یا عکس العمل هایی، احساسات خود را به بیانی به تصویر می کشد و خواننده را دربرابر صحنه «شعر» قرار می دهد. در نتیجه، آن واکنش عاطفی را که شاعر قصد برانگیختن آن را در خواننده دارد، برمی انگیزد، بی آنکه آن احساس را آشکارا بیان کند. این گونه می نماید که تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است. این دفتر بر آن است تا فن اشتراک عینی را در اشعار جان کیتس انگلیسی و سهراب سپهری بیابد. از اشعار جان کیتس که بررسی می شوند، می توان از این موارد نام برد: اولین نگاه به هومر اثر چپمن، اندیمیون، قصیده ای برای بلبل، درباره مرگ، قصیده ای درباب پاییز، نغمه تضادها، گلدان یونانی؛ و از اشعار سپهری می توان مسافر، همیشه، و چه تنها، با مرغ پنهان، صدای پای آب، واحه ای در لحظه، ساده رنگ، تنهای منظره و پیامی در راه را نام برد.چکیده عربی:الهدف المتلازم طریقة للتعبیر عن الأحاسیس والعواطف بصورة رمزیة، وبعبارة أخری یستخدم الشاعر لتصویر مشاعره مجموعة من المحسنات البدیعیة (االاستعارة، والتمثیل، والتشبیه، و...) أو مجموعة من الأشیاء، أو مواقف معینة، أو سلسلة من الأحداث، ما یؤدی إلی وضع القارئ أمام المشهد (الشعر). وبالتالی یستثیر الشاعر فی القارئ ما یرید إثارته من العواطف دون التعبیر عن تلک الأحاسیس علنا. هذا ویبدو أن هناک لم یتم بحث مفصل عن الهدف المتلازم لدی الشاعرین کیتس، وسبهری، فیحاول هذا المقال أن یدرس هذا الفن بین الشاعرین الإنجلیزی والإیرانی دراسة مقارنة. فمن القصائد التی ستتم معاجتها للشاعر جون کیتس هی: النظرة الأولی إلی هومیروس لتشایمان، هندیمیان، قصیدة إلی العندلیب، قصیدة إلی الموت، قصیدة إلی الخریف، ترنیمة التناقضات، والزهریة الیونانیة. کما ستعالج لسبهری القصائد التالیة: المسافر، دوما، ما أوحشه، مع الطیر الخفی، خریر المیاه، واحة فی لحظة، اللون البسیط، الوحید فی المشهد، ورسالة فی الطریق.
سنت، تجدد و پسامدرنیسم در شعر فارسی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی تجلی عشق به میهن در اشعار فرخی یزدی و معروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی