امیرحسین حلبیان

امیرحسین حلبیان

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۵ مورد از کل ۵۵ مورد.
۴۱.

شناسایی الگوهای گردشی بارش های شدید موجد سیل در منطقه فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارش شدید الگوهای گردشی و ضخامت همگرایی شار رطوبت فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
بارشهای شدید سیل زا به عنوان یکی از مخاطرات محیطی همواره طی تاریخ حیات بشری ابعاد مختلف زندگی را دستخوش تغییر و تهدید نموده و باعث خسارات مالی و حتی جانی زیادی در جهان شده اند. از این رو، هدف غایی این مطالعه ی همدید، تبیین اندرکنش های کلیدی میان جو و محیط سطحی و به عبارتی کشف رابطه ی میان الگوی گردشی موجد بارش های شدید در منطقه فارس به منظور پیش بینی وقوع رگبارهای منجر به سیل است. به منظور شناسایی و تحلیل الگوهای گردشی بارشهای شدید سیل زا در فروردین 1391 در منطقه فارس از آمار 24 ایستگاه بارانسنجی استفاده گردید. در ادامه به منظور تعیین الگوهای همدید بارشهای شدید پدید آورنده سیل، داده های فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، نم ویژه، مولفه باد مداری(U) و نصف النهاری(V) در ترازهای مختلف به صورت 6 ساعته از NCEP/NCAR از دو روز قبل از بارش اخذ و با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی تحلیل گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در روزهای اوج بارش بر روی منطقه فارس استقرار سامانه کم فشار دینامیکی سازوکار اصلی رخداد بارش را رقم می زند. در عین حال، یافته ها حاکی از این است که رخداد بارش های شدید سیل زا در منطقه فارس ناشی از حضور فرودی بسیار عمیق بر روی دریای سیاه و شرق مدیترانه در تراز میانی جو است. نقشه های همگرایی شار رطوبت نیز نشان داد که بارش های شدید منطقه ناشی از اثر پهنه های رطوبتی خلیج فارس، دریای عرب و دریای سرخ می باشد.
۴۲.

شناسایی ساختار مکانی دمای رویه زمین در حوضه زاینده رود با بهره گیری از داده-های عددی ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمای رویه ی خاک سنجنده ی مودیس حوضه ی زاینده رود خوشه بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۷۳
دمای خاک و چگونگی تغییرات آن نسبت به زمان و مکان یکی از مهم ترین عواملی است که نه تنها تبادل ماده و انرژی را در خاک تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه می توان گفت میزان و جهت کلیه ی فرآیندهای فیزیکی خاک به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به دماست. دمای خاک به عوامل متعددی از جمله توپوگرافی، تابش خورشید، دمای هوا، میزان رطوبت خاک، نوع و ویژگی های حرارتی خاک نظیر ظرفیت گرمایی، ضریب هدایت حرارتی و گرمای ویژه بستگی دارد. هدف از پژوهش کنونی شناسایی ساختار مکانی دمای رویه ی زمین در حوضه ی زاینده رود می باشد. برای این منظور داده های دمای سطح زمین سنجنده ی مودیس تررا برای بازه ی زمانی 1379 تا 1393 به صورت روزانه از تارنمای سازمان فضایی ناسا دریافت گردید. داده های دمای سنجنده ی مودیس تررا در تفکیک مکانی 1 × 1 کیلومتر و با سیستم تصویر سینوسی در دسترس می باشد. با برش زدن داده ها بر روی حوضه ی زاینده رود تعداد 48347 یاخته در درون حوضه قرار گرفت. مبنای قضاوت ما برای بررسی دما در حوضه همین تعداد یاخته ها(48347) بود. پس از برش زدن و آماده سازی داده ها بر روی حوضه ی زاینده رود، میانگین بلندمدت دمای حوضه برای هر یک از ماه های سال محاسبه گردید و به طور جداگانه نقشه های هر یک از فصول در نرم افزار مت لب ترسیم گردید. یافته ها نشان داد کم ترین میانگین دمای رویه در ماه دی و بیش ترین میانگین دمای رویه در ماه مرداد دیده می شود. همچنین خوشه بندی ماه های سال به روش پیوند وارد بر روی آرایه ی میانگین ماه های سال در ابعاد 48347×12 نشان داد روی هم رفته سه دوره فصول از نظر دمای رویه در حوضه ی زاینده رود قابل شناسایی است. در مجموع یافته های این پژوهش شناخت ما را از وضعیت ساختار دمای رویه در حوضه ی زاینده رود بالا برد.
۴۳.

واکاوی روند نمایه های فرین بارش در حوضه کارون با بهره گیری از داده های شبکه ای APHRODITE(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارش نمایه های فرین روند کارون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۸۰
توجه به تغییرات اقلیمی در دهه های اخیر به سبب پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیان های مالی مرتبط با رخدادهای فرین جوی افزایش یافته است. در این ارتباط، واکاوی مقادیر حدی بارش و رویدادهای مرتبط با آن از اهمیت خاصی در مدیریت بخش های مختلف نظیر کشاورزی، منابع آب، شهرسازی و حمل و نقل برخودار است. در این پژوهش به منظور واکاوی روند نمایه های فرین بارش در حوضه آبریز کارون از داده های پایگاه شبکه ای بارش افرودایت طی دوره زمانی 2007-1951 در تفکیک مکانی 25/0 × 25/0 درجه ی قوسی بهره گرفته شد. نخست، آرایه داده های اولیه در ابعاد 21000×20819 برای کل منطقه ی خاورمیانه در نرم افزار مت لب تولید شد. سپس آرایه ای در ابعاد 100×20819 از آرایه اولیه استخراج گردید که حوضه کارون را در بر می گرفت. سطرهای این آرایه نماینده ی روزها و ستون های آن نماینده ی یاخته های مکانی بود. در ادامه، نمایه های بیشینه بارش یک روزه (RX1)، نمایه ساده شدت بارش (SDII)، تعداد روزهای با بارش مساوی و یا بیشتر از 10، 20 و 25 میلی متر (R25, R20, R10)، تعداد روزهای متوالی خشک (CDD)، تعداد روزهای متوالی مرطوب (CWD)، مجموع سالانه بارش روزهای خیلی مرطوب (R95p) و مجموع سالانه روزهای با بارش بسیار مرطوب (R99p) از لیست نمایه های استاندارد توصیه شده توسط کمیته ی اقلیم شناسی سازمان هواشناسی جهانی و برنامه ی تحقیقاتی تغییرپذیری و پیش بینی اقلیم انتخاب شد و برای شناسایی و تحلیل روند از روش ناپارامتری من- کندال استفاده گردید. یافته ها نشان داد که در پهنه های شرقی، شمالی و مرکزی حوضه کارون، روند، غالباً مثبت و بر روی بخش اندکی از آن در غرب و جنوب منفی است. نمایه ها غالباً در غرب حوضه فاقد روند هستند. نه تنها بسامد رویداد بارش های فرین در مناطق شرقی، شمالی و مرکزی حوضه رو به فزونی است؛ بلکه شدت و مقادیر بارش حاصل از آنها نیز افزایش یافته است. به عبارت دیگر، هم زمان رخداد بارش در این پهنه ها در ده های اخیر متمرکز شده و هم بخش قابل توجهی از بارش سالانه در طی چند روز از سال به صورت بارش های سنگین و ابرسنگین اتفاق می افتد. بیشترین گستره ی روند افزایشی مربوط به نمایه هایِ، نمایه ی ساده ی شدت بارش روزانه (SDII)، روزهای بسیار مرطوب (R99p)، روزهای همراه با بارش ابرسنگین (R25) و روزهای همراه با بارش بسیار سنگین (R20) می باشد. کمترین تغییرات روند افزایشی نیز مربوط به نمایه ی روزهای متوالی خشک (CDD) است.
۴۴.

واکاوی تغییرات فضایی- زمانی جزایر گرمایی شهری و کاربری اراضی با رویکرد زیست محیطی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جزیره حرارتی شهری دمای سطح زمین (LST) شاخص تفاضل به هنجارشده پوشش گیاهی (NDVI) کاربری اراضی حساسیت محیطی شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
امروزه، افزایش دمای سطح زمین و استقرار جزایر گرمایی در کلان شهرها منجر به یکی از معضلات زیست محیطی شهری شده است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، واکاوی تغییرات مکانی- زمانی جزایر گرمایی، پوشش گیاهی، کاربری اراضی و شناسایی پهنه های بحرانی زیست محیطی جزایر حرارتی شهری در شیراز است. بدین منظور، ابتدا 8 تصویر دوره گرم سال در بازه زمانی 2015-1986 از ماهواره لندست شامل سنجنده های (TM) لندست 5، (+ (ETM لندست 7، (TIRS/OLI) لندست 8 استخراج و پس از پیش پردازش های لازم، دمای سطح رمین (LST)، شاخص تفاضل به هنجارشده پوشش گیاهی (NDVI)، الگوهای کاربری اراضی برای پایش تغییرات کاربری اراضی شهری شیراز محاسبه شد. در ادامه، مناطق حساس شهری با استفاده از شاخص قیاسی وضع بحرانی زیست محیطی (ECI) شناسایی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته و متراکم دارای بالاترین دما هستند و محدوده های دمایی بسیار گرم را تشکیل می دهند. این مراکز حرارتی در مناطق مسکونی شهری با محدوده های بافت فرسوده و متراکم شهری انطباق دارد. در عین حال، واکاوی نقشه های دمای سطح زمین در شهر شیراز حکایت از هماهنگی بین پایین ترین طبقه دمایی با کاربری پوشش گیاهی دارد.نقشه های کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت اراضی بایر و پوشش گیاهی و افزایش کاربری شهری دارد. بدین ترتیب، حدود 01/10 کیلومتر مربع از اراضی بایر و 7/19 کیلومتر مربع از پوشش گیاهی به کاربری شهری تبدیل شده است. این موضوع نشان می دهد که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی کاهش پوشش گیاهی (به میزان 36%) بوده است. بیشترین حساسیت محیطی (پهنه بحرانی با مساحت 7/29 کیلومتر مربع، 2/14 درصد از سطح منطقه مورد پژوهش) نیز غالباً در پیرامون شهر به سبب وجود اراضی بایر و در درون شهر نیز به صورت خرد در اطراف مراکز صنعتی، اطراف فرودگاه بین المللی، ترمینال مسافربری (کاراندیش)، اطراف ایستگاه های مترو، بزرگراه ها و خیابان های پرترافیک و مکان های دارای بافت فرسوده مشاهده می شود. از این رو، گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم بومی به عنوان راه حلی برای تعدیل جزیره گرمایی شهری و مقابله با وضع بحرانی زیست محیطی پیشنهاد می شود.
۴۵.

واکاوی ارتباط وردش های فضایی زمانی پوشش گیاهی با سنجه های توپوگرافیک در زاگرس میانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوشش گیاهی شاخصNDVI سنجش از دور سنجنده مادیس زاگرس میانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
پوشش گیاهی به عنوان یکی از مولفه های مهم حیات اکولوژیک محیط زیست به دلیل تاثیرات بسیار زیاد در اکوسیستم های مختلف محیطی و همچنین به دلیل تاثیر گذاری مستقیم بر معیشت و زندگی انسانی، عاملی اساسی و مهم بشمار می رود. از این رو، هدف از این پژوهش بررسی تغییرات پوشش گیاهی در زاگرس میانی با استفاده از داده های عددی ماهواره ای است. در این راستا داده های پوشش گیاهی ماهواره ترا سنجنده مادیس با توان تفکیک فضایی 250 متر در دوره زمانی 2001 تا 2018 اخذ شد. این داده ها با بهره گیری از زبان کدنویسی پایتون در ارتباط با سنجه های توپوگرافیکی ارتفاع، میزان و جهت شیب با روش پردازش رستری پنجره متحرک و روش آنالیز سلول به سلول مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بیشینه تراکم پوشش گیاهی در زاگرس میانی در ماههای آپریل (فروردین) تا جون (خرداد) و کمینه آن در ژانویه (دی) مشاهده می گردد. ارتفاعات زاگرس میانی در فصل بهار بالاترین نرخ شاخص پوشش گیاهی و در فصل زمستان کمترین نرخ را نشان می دهند. بیشینه مقدار شاخص پوشش گیاهی در ارتفاع 1500 متر بروز می کند. شاخص پوشش گیاهی در زاگرس میانی تا شیب 95 درصد، روند افزایشی داشته و پس از آن به آرامی کاهش می یابد. کمینه نرخ شاخص پوشش گیاهی در جهت جنوبی از 150 تا 200 درجه آزیموت شمالی ساعتگرد و بیشینه آن در جهت شمال از 300 تا 360 درجه آزیموت شمالی ساعتگرد مشاهده می شود، ارتفاع حد بالای رویش یا M.V.A، در ماه های سرد به سوی طبقات ارتفاعی پائین تر نزول و در ماه های گرم سال به سمت ارتفاعات بالاتر صعود می کند. به طور کلی روند تغییرات شاخص پوشش گیاهی نیز نشان از افزایش شاخص پوشش گیاهی در این واحد کوهستانی دارد.
۴۶.

تحلیل همدید سامانه های سیل زا در قم (مطالعه موردی: سیلاب فروردین سال 1388)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلاب بارش سیل زا تحلیل همدید الگوهای گردشی الگوهای ضخامت همگرایی شار رطوبت قم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
سیل یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی است که در طول تاریخ خسارت های زیادی را به مردم تحمیل کرده و می کند. از این رو، هدف غایی این مطالعه ی همدید، تبیین اندرکنش های کلیدی میان جو و محیط سطحی و به عبارتی کشف رابطه ی میان الگوی گردشی موجد بارش های سیل زا در منطقه ی قم به منظور پیش بینی وقوع رگبارهای منجر به سیل است. بدین منظور برای تحلیل همدید بارش های سنگین فروردین 1388 استان قم که پدیده ی سیل را به همراه داشت، با استفاده از رویکرد محیطی به گردشی، الگوهای گردشی ایجاد کننده ی بارش های سیل زا شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بارش های سیل زا در منطقه غالباً از ادغام دو سامانه ی کم فشار نشأت می گیرند: الف) کم فشارهای مهاجر همراه با جبهه از سمت شرق مدیترانه و ب) کم فشارهای منطقه دریای سرخ. در عین حال، الگوهای ضخامت جو، منطقه ی کژفشاری شدیدی را آشکار ساخت که ناشی از برخورد توده هوای سرد عرض های بالایی با هوای گرم و مرطوب نفوذی از سمت شمال آفریقا می باشد. تحلیل الگوهای تابع همگرایی شار رطوبت نیز نشان داد که بارش های سیل زا نتیجه ی شارش رطوبت از پهنه های آبی مدیترانه ی شرقی، دریای سرخ شمالی و خلیج فارس به منطقه ی قم و انباشت رطوبت در این پهنه است.
۴۷.

واکاوی پیوند برف پوش با عوامل فیزیوگرافی در پهنه کوهستانی شمال غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برف پوش طبقات ارتفاعی فصل سنجنده مادیس شمال غرب ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۷۷
در این پژوهش تغییرات برف پوش در پهنه شمال غربی در پیوند با سنجه های توپوگرفیکی ارتفاع، شیب و وجه شیب زمین با بهره گیری از فرآورده های برف مادیس ترا و آکوا (MOD10A1 و MYD10A1) در بازه زمانی 2020-2003 مورد واکاوی قرار گرفت. در گام نخست با توجه به نمایه NDSI داده ها بر اساس آستانه 1-1/0 باینری شد. در گام بعدی، برای کاهش اثر ابرناکی از الگوریتم های ادغام داده های ترا و آکوا، فیلترهای مکانی و زمانی استفاده شد. برای الگوی رقومی ارتفاع، از مدل رقومی سطحی (DSM) آژانس فضایی ژاپن استفاده گردید. سپس شمار روزهای برف پوشان (SCDs) به ازای هر پیکسل در شبکه رستری به صورت سالانه محاسبه و نقشه های پهنه ای تهیه و ترسیم شد. در ادامه، پیوند SCDs با ارتفاع و وردش های گستره های برف پوش (SCAs) در طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب زمین بررسی شد. بر اساس نقشه های پهنه ای SCDs، سال های 2010 و 2018 در فاز کمینه و سال های 2007 و 2017 در فاز بیشینه قرار داشته اند. ارتباط SCDs با مولفه ارتفاع قوی بوده و روند افزایش SCDs از ارتفاع 3700-1300 متر به شدت فزونی می یابد. در عین حال، افزایش شیب زمین و ناپایداری SC بر روی سطوح پرشیب سبب ایجاد ناهنجاری در روند افزایشی SCDs در ارتفاعات 4000-3700 متر شده است. واکاوی SCAs در درجات مختلف شیب، روند کاهشی شدیدی را به پیروی از ارتفاع و کاهش سطوح توپوگرافیکی و محدودیت برف گیرش در اراضی پرشیب نشان داد. کمینه و بیشینه پراکنش SCAs به ترتیب مربوط به سال های 2010 و 2007 بوده است. درصد SCAs در درجات مختلف شیب در اراضی مسطح تا 5/12 درجه روند افزایشی، از شیب 5/12 تا 5/42 درجه روند کاهشی، از شیب 5/42 درجه به بعد روند افزایشی بسیار اندک دارد. دامنه های شمالی و شمال شرقی دارای بیشترین و دامنه های جنوب غربی و غربی دارای کمترین درصد گستره برف پوش هستند
۴۸.

ارزیابی اثرات زیست محیطی بلندمرتبه سازی با رویکرد آینده پژوهی (نمونه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلندمرتبه سازی شهری شاخص های زیست محیطی آینده پژوهی میک مک شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۱
بلند مرتبه سازی ازجمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روزافزون جمعیت، کمبود و گرانی زمین و مشکلات توسعه افقی شهرها رواج یافته است. یکی از مهم ترین ابعادی که بر روند بلندمرتبه سازی تأثیرگذار است، بعد زیست محیطی است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات زیست محیطی بلندمرتبه سازی در شهر اهواز با رویکرد آینده پژوهی بود که به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحلیلی - اکتشافی است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی -کتابخانه ای بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که از میان 33 عامل اصلی تأثیرگذار بر پایداری زیست محیطی بلندمرتبه سازی شهر اهواز، 18 متغیر به عنوان عوامل کلیدی و تأثیرگذار شناخته شدند که این متغیرها بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را بر آینده زیست محیطی بلندمرتبه سازی شهر اهواز دارند و شامل عوامل جمعیت، توجه به ارزش های اقتصادی بازیافت، دسترسی به نور خورشید، دوچرخه، استقرارنیافتن پارک ها و فضاهای باز شهری، دما، رطوبت، باد، لامسه، انطباق قوانین زیست محیطی با چشم انداز، عناصر اکولوژیک، شرایط زمین و خاک، عبور پیاده، توپوگرافی و زمین شناسی، تدوین طرح های دیپلماسی زیست محیطی، بویایی، حمل ونقل عمومی، فرهنگی-اجتماعی می شود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به تأثیرگذاری زیاد نقش عوامل میکرواقلیم و اجتماعی-فرهنگی درخصوص پایداری زیست محیطی بر روند بلندمرتبه سازی، مسئولان شهر اهواز می توانند جهات موفقیت یا شکست شاخص های پایدار زیست محیطی بلندمرتبه سازی شهر اهواز را مشخص کنند. برای بهبود وضع موجود راهکارهایی ارائه شده است که نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری است. 
۴۹.

پیش نگری عناصراقلیمی بر پایه سناریوهای وادشت تابشی در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان یزد پیش نگری تغییر اقلیم مقیاس کاهی RCP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: هدف از این پژوهش پیش نگری آینده عناصر اقلیمی شمال غرب استان یزد با استفاده از سناریوهای واداشت تابشی است.روش و داده: این مطالعه، تغییر پارامترهای بارندگی و میانگین دمای استان یزد در دوره پایه (۲۰۲۰-۲۰۰۱) را با چهار مدل گردش کلی از سری CMIP5، تحت سه سناریوی واداشت تابشی RCP2.6،  RCP4.5 و  RCP8.5 با استفاده از مدل آماری LARS-WG6 شبیه سازی کرده و با انتخاب بهترین مدل، عناصر اقلیمی را برای دوره های ۲۰۵۵-۲۰۲۶ و ۲۱۰۰-۲۰۷۱ در آینده، مقیاس کاهی کرده و نتایج پیش نگری را مورد ارزیابی قرار می دهد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده در شبیه سازی پارامترهای مذکور، دو مدل BCC-CSM1-1 و NorESM1-M با داشتن آماره های خطای کم و NRMSE قابل قبول، به عنوان بهترین مدل معرفی می شوند. بیشترین تغییرات میانگین دما نسبت به دوره پایه، مربوط به دوره ۲۱۰۰-۲۰۷۱ و سناریوی بدبینانه است به طوری که دما در این دوره در مدل NorESM1-M از ۱/۱۳+ تا ۳/۹۳+ درجه سانتی گراد به ترتیب در سناریو ۲/۶ و ۸/۵ افزایش می یابد. میزان بارندگی در دهه های پایانی قرن حاضر، از دوره 2055- 2026 کمتر و در برخی نقاط نسبت به میانگین دوره پایه افزایشی یا کاهشی است. به طوری که تغییرات بارندگی در ایستگاه های مطالعاتی در آینده نزدیک بین ۹/۴۰- تا ۱۶+ میلی متر و دراواخر قرن حاضر بین ۹- تا ۱۰/۷۳+ میلی متر نوسان دارد.نتیجه گیری: در دوره های آتی، دما در منطقه افزایش می یابد و بیشترین میزان این افزایش مربوط به RCP8.5 است. بارش در آینده نوسانی است به طوری که بیشترین و کمترین تغییرات را به ترتیب در RCP2.6 و RCP4.5 خواهد داشت.نوآوری، کاربرد نتایج: در این پژوهش، برای پیش نگری عناصر اقلیمی از مدل های GCM-CMIP5 و سناریوهای واداشت تابشی، RCP2.6،  RCP4.5و RCP8.5 در شمال غرب یزد استفاده گردید و با ارزیابی آماره های خطا، مدل های مناسب برای پیش نگری دما و بارندگی به ترتیب BCC-CSM1-1 و NorESM1-M  انتخاب شد تا تصویر روشنی از اقلیم این منطقه در آینده ارائه شود. بنابراین نتایج این امر می تواند در برنامه ریزی های منطقه ای به ویژه پدیده هایی از جمله هواشناسی، منابع آبی در محیط زیست و مبارزه با بیابان زائی استفاده شود.
۵۰.

پهنه بندی ش دت سیل خیزی در حوضه ی آبریز میشخاص ب ه کمک تحلیل عاملی- خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیل معیار اقلیم طبقه بندی چرخش وریماکس میشخاص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۷
سیل یکی از انواع بلایای طبیعی می باشد که همه ساله خسارات زیان باری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود می آورد. بنابراین، شناسایی این پدیده و پارامترهای موثر در وقوع سیل خیزی در حوضه های آبریز ضرورتی اجتناب ناپذیر است. پژوهش حاضر در صدد ارائه روشی برای پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در حوضه ی آبریز میشخاص در ایلام می باشد. در این تحقیق حوضه ی آبریز میشخاص در استان ایلام به 12 زیرحوضه تقسیم و برای هر زیرحوضه 28 پارامتر ژئومتری، اقلیمی، نفوذپذیری و فیزیوگرافی مانند؛ مساحت، محیط، طول و شیب آبراهه ی اصلی، طول و شیب حوضه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش، تاج پوشش گیاهی ،CN و دبی با استفاده از نرم افزار ArcGIS محاسبه شد. برای تعیین شدت سیل خیزی زیرحوضه ها از روش آماری تحلیل عاملی- خوشه ای استفاده و داده های 28 متغیر زیرحوضه ها توسط نرم افزار SPSS پردازش و در قالب 5 عامل اصلی (شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عامل شکل با مقدار ویژه 64/7 مهم ترین عامل در سیل خیزی حوضه ی مورد مطالعه است، عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب ب ه ترتیب با م قدار ویژه 65/4، 56/2،75/1 و 61/1 در رتبه های بعدی قرار دارند. در ادامه، حوضه ی مورد مطالعه بر اساس امتیاز عاملی به 3 طبقه ی سیل خیزی زیاد، متوسط و کم تقسیم و نقشه ی پهنه بندی شدت سیل خیزی زیرحوضه ها ترسیم شد. زیرحوضه های (9،8،5،3) در عامل شکل، زیرحوضه های (1،6،11) در عامل شیب، زیرحوضه های (2، 7) در عامل زهکشی و در عامل رواناب نیز زیرحوضه های (4،10،12) دارای شدت سیل خیزی زیادی هستند. زیرحوضه ها از نظر مشابهت پتانسیل سیل خیزی، فرسایش، پوشش گیاهی و تأثیرات عملکرد انسانی نیز به 3 گروه با شدت سیل خیزی زیاد، متوسط و کم تفکیک شده اند.
۵۱.

سنجش و ارزیابی شاخص های بلندمرتبه سازی شهری شهر اهوازبا استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیار مارکوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلندمرتبه سازی فرم ساختمان مدل مارکوس شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۱
بلندمرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع، محصول رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و کمبود زمین مناسب برای ساخت وساز است که در دهه های اخیر رواج یافته است. شکل گیری این گونه ساختمان ها با توجه به ویژگی های آن، در کنار آثار مثبت، محدودیت ها، تهدیدها و مشکلاتی عدیده را به همراه دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های بلندمرتبه سازی شهری در شهر اهواز از دیدگاه خبرگان و صاحب نظران انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی به شیوه کیفی-کمی انجام شده است. در بخش کیفی اطلاعات از طریق مصاحبه با 5 نفر خبره که به شکل هدفمند انتخاب شده بودند به اشباع نظری رسید و روش تحلیل مضمون شش شاخص (اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، زیرساختی، زیست پذیری و محیطی) شناسایی شد. طی نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از متخصصین این موضوع و خبرگان و صاحب نظران انتخاب شده است. سپس در بخش کمی با استفاده از تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS و وزن معیارها با روش تحلیل سلسله مراتبی محاسبه شده است. نتایج حاصل از مدل مارکو نشان داد که از بین شاخص های تأثیرگذار بر بلندمرتبه سازی شهری، شاخص اقتصادی با امتیاز 727/0، شاخص محیطی با امتیاز 716/0 ، شاخص زیرساختی با امتیاز 709/0 رتبه اول تا سوم را به خود اختصاص دادند که بیشترین تأثیر را بر بلندمرتبه سازی شهری داشته اند  شاخص اجتماعی با امتیاز-636/0در پایین ترین سطح قرار که کمترین تأثیر را در بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز داشته اند که نتایج حاکی از آن است که مدل مارکوس در برابر تغییرات احتمالی در اهمیت معیارهای تصمیم گیری حساس بوده و پایداری روش در انتخاب مهم ترین شاخص های بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز نشان داده شده است. و درنهایت پیشنهاد می شود جهت تحقق بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز به 6 شاخص به دست آمده در این تحقیق بالاخص شاخص های اقتصادی و محیطی نگاه ویژه ای داشت
۵۲.

ارزیابی خطر زمین لغزش و مواجهه سکونتگاه های روستایی با آن در حوضه بازفت استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش سکونتگاه های روستایی AHP GIS بازفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۴۶
هدف: افزایش مخاطرات طبیعی و خسارت های ناشی از آن ها به ویژه با گسترش پراکندگی انسان در اقصی نقاط کره زمین، توجه به این مهم را به یک ضرورت بین المللی تبدیل کرده است. ازجمله این مخاطرات که معمولاً سکونتگاه های نواحی کوهستانی و به ویژه روستاها را تحت تأثیر قرار می دهد، زمین لغزش است. شناخت نواحی مستعد و پیش بینی آن در برنامه ها و تلاش برای تعیین، معرفی و لحاظ نمودن محدوده های در معرض خطر، لازمه برنامه ریزی و مدیریت سرزمین است و می تواند بخش عمده ای از تهدید این مخاطره را کاهش دهد. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی وضعیت زمین لغزش در حوضه بازفت با استفاده از مدل AHP و کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی و کمی است. جهت ارزیابی خطر، شاخص های شیب، جهت شیب، زمین شناسی، گسل، کاربری اراضی، دما و بارش، فاصله از جاده، آبراهه و همچنین فاصله از سکونتگاه ها مورداستفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی خطر زمین لغزش ابتدا ساختار سلسله مراتب معیارها و زیرمعیارها ترسیم شد. پس از تهیه نقشه های موردنظر، بر اساس فرایند (AHP)، وزن هر یک از معیارها محاسبه شده است. لایه های عوامل با استفاده از منابع مختلف مانند نقشه توپوگرافی1:50000، نقشه زمین شناسی 1:100000 و تصاویر ماهواره ای لندست در محیط ArcGIS تهیه شده است. یافته ها: پهنه بندی حوضه ازلحاظ حساسیت به زمین لغزش در پنج کلاس از حساسیت «خیلی کم» تا «خیلی زیاد» در نقشه نهایی ممیزی شد. بیشترین حساسیت ها در بخش جنوبی، مرکزی و شمال شرقی حوضه دیده می شود. نتیجه گیری: به لحاظ وسعت 15/10 درصد حوضه با خطر «حساسیت خیلی زیاد»، 24/22 درصد «حساسیت زیاد»، 27 درصد «حساسیت متوسط»، 61/27 درصد «حساسیت کم» و تنها 13 درصد «حساسیت خیلی کم» است. همچنین نتایج نشان داد از تعداد 219 سکونتگاه مستقر در حوضه، حدود 23 درصد در محدوده «بسیار پرخطر» و فقط 19 درصد در محدوده با «خطر بسیار پایین» قرار دارند؛ که این تهدیدی جدی برای ساکنان تلقی می شود و اتخاذ تمهیداتی مرتبط با شرایط هرکدام از آن ها ضروری است.
۵۳.

مدل سازی اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط زیست شهری با رویکرد معادلات ساختاری (نمونه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلندمرتبه سازی محیط زیست شهری تراکم smartpls شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۱
امروزه دستیابی به توزیع تراکم مناسب و پایدار در سطح شهرها برای ارتقاء کیفیت زندگی و بهبود محیط زیست شهری از ضرورت های توسعه شهری محسوب می شود. توسعه روزافزون جمعیت شهرنشین، محدودیت منابع و لزوم بهره وری مناسب از امکانات موجود، اهمیت توجه به مقوله بلندمرتبه سازی و محیط زیست شهری در شهرها را دوچندان می کند. در همین راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط زیست شهری کلان شهر اهواز است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل حدود 1302000 نفر از شهروندان اهواز بوده که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران 386 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و مطالعه و بررسی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، شامل پرسش نامه محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازه ای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی تأیید شد. تحلیل داده ها ازطریق تحلیل هم بستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS  انجام شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که با توجه به مدل مفهومی آزمون، رابطه معناداری[1] بین شاخص های پژوهش با روند بلندمرتبه سازی شهری مشاهده شده است. (05/0>p) و شاخص های برازش مدل نیز نشان از برازندگی و تناسب داده ها با مدل مفهومی و درنتیجه، تأیید مدل است. همچنین، نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که بیشترین تأثیر بر تغییر بلندمرتبه سازی شهری بر محیط زیست شهری به ترتیب مربوط به شاخص زیست پذیری با رتبه اول، شاخص اقتصادی رتبه دوم، شاخص زیرساختی رتبه سوم، شاخص کالبدی رتبه چهارم، شاخص محیطی رتبه پنجم و درنهایت، شاخص اجتماعی رتبه آخر است.  [1]. Significance
۵۴.

واکاوی روند وردش های دمای بیشینه و کمینه در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل تغییرات دما پایگاه(CRU) من-کندال ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۱
دمای هوا به عنوان یکی از مهمترین و تعیین کننده ترین عناصر اقلیمی، شاخص مناسبی برای ردیابی تغییرات اقلیمی در فلات ایران است. با توجه به تاثیر وردش های دمایی در فعالیت های بشر نظیر انرژی از جهت افزایش نیاز به انرژی برای سرمایش و گرمایش، کشاورزی از جهت افزایش دامنه فعالیت و هجوم برخی از آفات و عوامل ناقل بیماری و محیط زیست، توجه ویژه پژوهشگران به این مهم در فلات مزبور ضرورت می یابد. از این رو، روش های آماری یکی از ابزارهای مفید برای تحلیل و بررسی رفتار این عنصر مهم اقلیمی به شمار می رود. تحلیل روند، از جمله مهمترین و متداول ترین آزمون های آماری است که به طور گسترده برای ارزیابی اثرات بالقوه تغییر اقلیم بر روی سری های زمانی پارامترهای آب و هواشناسی در نقاط مختلف جهان توسط پژوهشگران استفاده شده است. در این پژوهش به منظور واکاوی روند تغییرات دمای بیشینه و کمینه ماهانه بر روی فلات ایران از داده های شبکه ای پایگاه داده CRU که با تفکیک مکانی مناسب 5/0 × 5/0 درجه طول و عرض جغرافیایی موجود است؛ در دوره 64 ساله (1951-2014) استفاده شده است. برای بررسی روند تغییرات دمای قلمرو مطالعاتی در مقیاس ماهانه نیز از آزمون ناپارامتری من-کندال که از متداول ترین روش های ناپارامتری بشمار می رود بهره گرفته شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد؛ به طور کلی دمای بیشینه و کمینه منطقه ی فلات ایران دارای روندی افزایشی است و روند کاهشی دما نمودی بسیار ناچیز دارد. همچنین آشکار گردید روند افزایشی دما در ماه های گرم سال از گستره بالایی برخوردار است. کم ترین گستره ی مناطق دارای روند هم در ماه های ژانویه، فوریه و دسامبر مشاهده می شود. در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد روند افزایش دما نه فقط در ایران بلکه در تمامی فلات ایران دیده می شود که این افزایش دما همراه با روند کاهشی بارش در سال های اخیر می تواند پیامدهای سویی را در این پهنه به دنبال داشته باشد.  
۵۵.

خوانشی بر پیشران های اثرگذار بر وضعیت آینده متابولیسم شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: پیشران تحلیل ساختاری متابولیسم شهری ساختارها و کارکردها منطقه 22 کلان شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۰
امروزه رشد سریع شهرها، جوامع شهری را با مشکلات متعددی مواجه کرده است و اهمیت مسائل محیط زیست شهری، هیچ گاه به انداز ه امروز نمایان نبوده است. زیرا امروزه شهرها به عنوان مهم ترین دستاورد تلاش های تکنولوژیکی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انسان محسوب می شوند،که به تناسب رشد سریع جمعیت شهری و شهرنشینی، مصرف منابع و انتشار آلودگی های زیست محیطی هم در شهر ها افزایش پیدا کرده است. این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های موثر بر وضعیت آینده متابولیسم شهری منطقه 22 کلانشهر تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، 36 نیروی پیشران در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، نهادی-مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 645 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران های دوگانه است. از مجموع 36 نیروی پیش-برنده توسعه، 8 پیشران کلیدی شامل زیرساخت های شهری، ساختار شهری، رشد جمعیت، توسعه مسکن، پذیرش فناوری های پایدار، حفاظت از محیط زیست، ایمنی و بهداشت و توسعه امکانات فرهنگی و تفریحی شناسایی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان