فریبا البرزی

فریبا البرزی

مدرک تحصیلی: استادیار معماری، گروه معماری ،دانشکده معماری وشهرسازی ،واحد قزوین ،دانشگاه آزاد اسلامی ،قزوین ،ایران. (نویسنده مسئول)

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

بازتاب انتظارات فرهنگ برساخته شرق شناسی در بازنمایی معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شرق شناسی نمایشگاه جهانی تحلیل گفتمان معماری دوره پهلوی اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۶۲
در تحلیل انتقادی ادوارد سعید از «شرق شناسی»، بازنمود تصویری شرق در هنر و پژوهش های علمی غرب و محاط کردن آن در نظم استعماری و معنابخشی به آن، تنها تحریفی ایدئولوژیک برای دستیابی به نظمِ جهانِ سیاسی نوظهور (دوران مدرن) نیست، بلکه آرایش و تصور کاملاً منسجمی است که مشرق زمین را به عنوان واقعیتی متمایز، با فاصله از جهان غرب و ابژه ای برای برآوردن میلِ شناخت غربی، سازماندهی و تولید می کند. با این نگاه، نمایشگاه جهانی نیز عرصه و فرصتی برای نمایش دنیاهای متفاوت غربی/ شرقی است؛ جایی که فرهنگ های متقابل منطقی/ خیالی و نظمِ تاریخی/ بی نظمی اسطوره ای در مقابل هم، درون ویترینی صف آرایی می کنند. دراین میان، حضور ایران به دلیل موقعیت راهبردی تازه به دست آمده در دوره پهلوی اول و به سبب تاریخ کهنِ علم و هنرش در نزد مستشرقان و نهادهای دانش غربی اهمیت ویژه ای یافت و لازم بود که متناسب با طبقه بندی ساختار دانش و تاریخ نگاری وابسته به آن، بازنمایی شود. غرفه های ایران در نمایشگاه های جهانی، منابعی بودند که مفاهیم و قواعد سیاست زده خوانش تاریخی هماهنگ با شرق شناسی شرق شناسان، برپایه آن ها ساخته می شدند. در اینجا به منظور روشن تر شدن بحث و به عنوان نمونه، بر راهبردهای رویارویی گفتمانی حضور ایران در سه نمایشگاه جهانی هنر فیلادفیا (1926)، هنر و معماری برلینگتون (1931)، و بروکسل (1935) تمرکز کرده ایم. مقاله حاضر با تکیه بر رهیافت تحلیل گفتمان، در جست وجوی پاسخی است برای پرسش «انتظارات گفتمان شرق شناسانه چگونه از مسیر برگزاری نمایشگاه های جهانی برآورده می شد؟» تا رابطه ای معنادار میان رهیافت های اورینتالیستی و اهداف آن با بازنمایی کالبدی، محتوایی، و کارکردی معماری این غرفه ها پیدا کند. یافته ها نشان داد معماری غرفه های ایرانی در این نمایشگاه های جهانی به گونه ای است که ایستادن در میانه توقعات گفتمان شرق شناسی را مانند شیئی موزه ای بازمی تاباند که هنر ایران را در نظم نمایشگاهی محاط و محصور کرده است و به غرب برای نمایش ایران اگزوتیک یاری می رساند.
۲۲.

بررسی اهمیت مؤلفه های کالبدی معماری در گونه های مجتمع مسکونی (پراکنده، نواری، متمرکز) بر روی استرس و افسردگی (نمونه موردی: 9 مجتمع مسکونی در تهران بعد از انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های کالبدی مجتمع مسکونی مجتمع مسکونی پراکنده متمرکز افسردگی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۲۳۵
هم زمان با رشد سریع مجتمع های مسکونی و توسعه کالبدی آن ها گاهی شاهد افول کیفیات محیطی فضاهای مسکونی هستیم که خود باعث بروز بحران های مختلفی در زندگی شده است. امروزه معضلات آپارتمان نشینی طیف وسیعی از ناراحتی های روانی چون: استرس، اضطراب، افسردگی را شامل می شوند. هدف از این پژوهش بررسی تفاوت مؤلفه های کالبدی معماری در کاهش افسردگی و اضطراب در مجتمع های مسکونی پراکنده، نواری و متمرکز بود. جامعه آماری این پژوهش 3400 نفر از ساکنان 9 مجتمع مسکونی در شهر تهران بودند. نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان به تعداد 340 نفر انجام شد. جهت ارزیابی اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته (مؤلفه های کالبدی معماری در سلامت روان) که روایی آن توسط 20 نفر از اساتید و کارشناسان حوزه معماری انجام شد و دارای پایایی 0.809 و پرسشنامه اضطراب موقعیتی- خصیصه ای با پایایی 0.90 و پرسشنامه بک با پایایی 0.93 جهت ارزیابی افسردگی استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه مؤلفه های کالبدی بین گونه های مختلف مجتمع مسکونی پراکنده، نواری، متمرکز و استرس و افسردگی همبستگی وجود دارد. همچنین تحلیل نتایج پژوهش مشخص می کند که همه مؤلفه های کالبدی مجتمع مسکونی در مجتمع های پراکنده بیشتر می تواند در کاهش استرس با ضریب همبستگی 784/0، ضریب رگرسیونی بتا0.550- و در کاهش افسردگی با ضریب همبستگی 776/0، ضریب رگرسیونی بتا 0.574- به نسبت نواری و متمرکز مؤثر باشند.    
۲۳.

تبیین نقش رویکردهای نوگرایانه بر سیر تحول میادین شهری از منظر مولفه های عینی، کالبدی و عملکردی در ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرسازی معاصر ایران شهرسازی معاصر ازبکستان مدرنیسم شوروی میادین شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۳
بیان مسئله: شهرسازی دوران قاجار، نقطه گسست گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش تفکر دو دهه پهلوی اول را فراهم می سازد. همچنین در این دوران، در ازبکستان نیز تحولات متعددی تحت فرآیندهای مدرنیزاسیون شوروی سابق صورت می گیرند. از این رو، به نظر می رسد تحولات شکل گرفته در میادین ایران و ازبکستان در این ادوار، دارای شباهت ها و تفاوت هایی باشند.هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش جریان های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرای حاکم بر این جوامع و نحوه تاثیرگذاری آن ها بر تحولات میادین شهری ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول می باشد تا به این سوالات پاسخ داده شود: آیا جریان های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نو گرا در کشور های ایران و ازبکستان بر سیر تحول میادین شهری در این دو کشور تاثیر گذار بوده اند؟ تحولات شهرسازی ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلوی اول دارای چه ساختار، ماهیت و وجه های تفاوت و شباهتی بوده اند؟روش: این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی صورت گرفته است که از روش تحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانی نظری تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحولات شهرسازی طراحی میادین شهری ایران و ازبکستان استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمام میدان هایی می باشد که در دوره قاجار و پهلوی اول تحت تاثیر اندیشه های نوگرایانه دستخوش تغییرات کالبدی و عملکردی شدند و جامعه نمونه شامل آن تعداد از میدان هایی می باشد که در بازه زمانی مشابه قرار داشته اند و از نظر سیر تحولات کالبدی، عملکردی و عینی دارای شباهت هایی می باشند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که مولفه های نوگرایانه در هر سه بعد عینی، کالبدی و عملکردی در دو کشور به صورت هم سان تجلی یافته اند و ظهور مولفه های عملکردی، نسبت به دو مولفه دیگر شاخص تر بوده است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که در هر دو کشور طراحی میدان به شیوه های نوین با مولفه هایی نظیر اختلاط عملکردی کاربری های اطراف میدان، برون گرایی کالبدی، شفافیت بصری و ساختن ساختمان ها به سبک نئوکلاسیک به طور مشابه ظهور پیدا کرده است.
۲۴.

بررسی خلوت قرارگاه های رفتاری در سکونتگاه های دانشجویی شهر قزوین براساس همساختی (رفتار- کالبد) (مطالعه موردی: سکونتگاه های دانشجویی لاله و نرگس دانشگاه آزاد اسلامی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۲۶۶
مقدمه: قرارگاه رفتاری به عنوان محصول روانشناسی بوم شناختی بر نقش موقعیت فیزیکی در خلق رفتار انسان تاکید داشته و به تاثیر محیط فیزیکی بر مردمی که از آن بهره می برند می پردازد. فضای سکونتگاه دانشجویی، به عنوان نوعی از زندگی سکونتی با تعریف شدن در عرصه های خصوصی تا عمومی، سلسله مراتبی از قرارگاه های رفتاری است که در پیوند با هم نظام های فعالیت را به وجود می آورند. ارتباط زنجیره ای قرارگاه های رفتاری با یکدیگر و شناسایی خردمکان های رفتاری در درون یک پهنه و تلاش در جهت ساماندهی آن ها و ایجاد پیوستگی میان آن ها در جهت کیفیت محیطی از منظر خلوت درخواستی ساکنان در این مقر رفتاری بسیار حائز اهمیت است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال  می شود. هدف: این پژوهش به تاثیر الگو های نظام فضایی سکونتگاه های دانشجویی بر رفتار مصرف کننده در فضای سکونتگاه دانشجویی بر پایه قرارگاه رفتاری دانشجو توجه دارد. روش شناسی تحقیق: بر این اساس ابتدا مولفه های کالبدی- رفتاری موثر بر کیفیت خلوت محیط رفتاری و علت ورود مفاهیم قرارگاه رفتاری در بررسی این مولفه ها در فضاهای سکونتگاه دانشجویی در سه عرصه کلان، میانی و خرد بیان می شود و در ادامه نحوه تشکیل مدل مفهومی براساس نظریه قرارگاه رفتاری بارکر تبیین می شود. در پژوهش حاضر ثبت رویدادها به شیوه میدانی در نمونه های مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته و از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوای داده های کیفی ضمن شناسایی مقرهای رفتاری، وزن مولفه های موثر در سکونتگاه ها شامل الگوهای جامع رفتار، ویژگی های کالبدی و هم ساخت های رفتار- ظرف کالبدی استخراج شده اند. به موازات شیوه فوق به صورت کمی از تئوری نحو فضا با نرم افزار Depthmap به بررسی نقش شاخص های چیدمان فضایی بر قرارگاه های رفتاری مصرف کنندگان سکونتگاه ها و بررسی خلوت آنان پرداخته شده است و در نهایت استدلال منطقی به جمع بندی داده های حاصل از شیوه پیمایشی و نرم افزار چیدمان فضا می انجامد. قلمرو جغرافیایی پژوهش : نمونه های مورد بررسی جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، سکونتگاه های دانشجویی در مجتمع سکونتگاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین می باشد. یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد که میان میزان خلوت پذیری فضای سکونتگاه دانشجویی با همنشینی مناسب عامل های کالبدی- فضایی و ادراکی-رفتاری جهت تحقق الگوهای رفتاری پایدار  مصرف کنندگان آن رابطه معناداری برقرار است و این عوامل بر مطلوبیت قرارگاه رفتاری اثرگذار خواهند بود.   نتیجه گیری : هر دو شیوه نحو فضا و پیمایشی بر برتری همساختی مؤلفه های کالبدی – رفتاری در سکونتگاه های متمرکز نسبت به خطی اشاره دارد.
۲۵.

به کارگیری مدل استمرار خلاقیت در دانشجویان طراحی معماری

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
امروزه، داشتن خلاقیت در رشته معماری به ویژه در دروس طرح معماری یکی از مهم ترین چالش هایی است که دانشجویان این رشته با آن روبه رو هستند. یکیازظرفیت هایمغفولدرتعلیمدانشجویان معماری،پرورش خلاقیت درفضایآموزشیاست.       به کارگیری مدلی که بتواند خلاقیت در دانشجویان طراحی معماری را شکوفا کند و به آن استمرار بخشد، از مهم ترین اهداف مطالعه حاضر بود. پژوهشحاضراز نوع کاربردیبود و جامعهآماریآنکلیهدانشجویان طرح 3، 4 و 5 معماری دانشگاه آزاد قزویندر مقطع کارشناسیدرسال تحصیلی 1396 بودند.ازطریق نمونه گیریدردسترس، 116نفرازدانشجویان انتخابوبه صورتتصادفیدردوگروهکنترل (40 نفر) و مداخله (76 نفر) قرار داده شدند. گروه کنترل بر پایه روش سنتی آموزش طراحی و گروه مداخله بر پایه مدل تجویزی فرایند آموزش خلاق آموزش داده شدند. ابزارپژوهششاملپرسشنامه پژوهشگرساختهسنجشخلاقیت بود و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS.15 صورت گرفت. درخصوصمؤلفه هایتشکیل دهندهاثربخشی،نتایجنشاندادکهفراگیران دردوره آموزش دیدهبر اساسمدل استمرار خلاقیت، خلاقیت بیشتری  (000./0p= )، در طول فرایند طراحی نسبتبهدورهمبتنیبرشیوه هایرایجداشتند. یافته هایاینپژوهش حاکیازاثربخشبودنمدل استمرار خلاقیت نسبتبهفرایند معمول، سنتی ورایجبود. مدل استمرار خلاقیت در طراحی معماری می تواند مقدمه ای بر انجام دادن پژوهش های گسترده تر و طراحی مدل های جامع تر باشد.
۲۶.

بررسی الگوی شکلی هندسی مجموعه نقش جهان اصفهان به واسطه ساختار حرکتی اقشار مردم از منظر مکتب شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میدان نقش جهان اصفهان مکتب شکل گرایی الگوی شکلی - هندسی ساختار شکلی - حرکتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
الگوی شکلی-هندسی ترکیب اشکال در مفهوم هندسه پنهان را معنا بخشیده که نیاز اقشار به واسطه حرکت در میدان نقش جهان منجربه شناسایی آن می شود. چنانچه از منظر مکتب شکل گرایی، عناصر اولیه بصری دوراند تا شناسایی اشکال پایه بصری کریر و نیز ابزار نقطه تا حجم هردگ را احصا می نماید. شناسایی این ابزار منجربه دسته بندی و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی اقشار (فرد،اجتماع،حاکمیت) در مجموعه شده که روند ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان را در ادوار مختلف توجیه می نماید. لذا بهره از روش تفسیری-تاریخی، توصیف مدل مفهومی و جداول شکلی-تحلیلی به فراخور استدلال قیاسی-استقرایی منجربه شناسایی الگوی نام برده از طریق ساختار حرکتی اقشار می شود که پرسش:«چگونه می توان ازطریق بررسی الگوی هندسی و روش ساختار شکلی-حرکتی اقشار برآمده از آن به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در مجموعه دست یافت؟» می تواند به ترکیب ابزار بصری و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی از منظر عملکرد لایه ای فرد تا حاکمیت به الگوسازی ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان دست یابد که به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد نیز مبدل می گردد.
۲۷.

بررسی تأثیر کیفیت های کالبدی بر حس دل بستگی افراد به مکان در فضاهای مسکونی؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی لاکانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس دل بستگی به مکان کیفیت کالبدی رضایتمندی مجتمع مسکونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۳۸
هدف: هر مکان جغرافیایی دارای مشخصه های متفاوت با سایر مکان ها است. شناخت مشخصه های یک مکان به دلیل کاربردشان در طراحی و تأثیری که بر انسان دارند از موضوعات مهم برای معماران و طراحان است. برای شناخت یک مکان لازم است کیفیت آن بررسی و سنجیده شود. ازجمله مفاهیم مطرح در رابطه میان انسان و مکان، حس دل بستگی است. این حس به عنوان پیوندی عاطفی میان انسان و مکان است. حس دل بستگی علاوه بر اینکه موجب احساس امنیت و آرامش می شود، تمایل افراد به حضور و فعالیت در آن مکان را نیز افزایش خواهد داد که نشان دهنده اهمیت موضوع دل بستگی است. هدف بررسی امکان ارتقای حس دل بستگی ساکنان به مکان از طریق بهبود کیفیت های کالبدی است. روش پژوهش: فرض بر این است که کیفیت های کالبدی موجب ارتقای حس دل بستگی به مکان می شوند. این پژوهش، مطالعه ای توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. مجتمع مسکونی لاکانشهر در شهرستان رشت به عنوان محدوده موردمطالعه انتخاب شد. داده ها در بخش نظری، از طریق مطالعه مقاله ها و کتاب ها و در بخش جمع آوری اطلاعات مربوط به چگونگی کیفیت های کالبدی مجتمع مسکونی، از طریق مشاهده میدانی و پرسش نامه گردآوری شده اند. برای تحلیل داده های مذکور از روش رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS20 استفاده شده است. در بررسی نمونه موردی، سؤالات در سه بخش مطرح شد: دل بستگی ساکنان به مکان زندگی شان تا چه میزان است؟ میزان رضایت ساکنان به عنوان مؤلفه مشترک سنجش حس دل بستگی و کیفیت کالبدی چگونه بوده است؟ همچنین از ساکنان پرسیده شد هر یک از کیفیت های کالبدی تا چه میزان باعث ارتقای حس دل بستگی شان به مکان می شود؟ یافته ها: بر اساس مبانی نظری رضایتمندی، مؤلفه مشترک برای سنجش کیفیت کالبدی و حس دل بستگی است. کیفیت های کالبدی با مؤلفه های سازمان دهی و دسترسی، فضای باز و سطوح سبز، ویژگی های معماری ساختمان، دید و منظر تقسیم بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پرسش نامه ها ضمن تأیید فرضیه، رابطه ای قوی میان کیفیت های کالبدی و حس دل بستگی افراد به مکان را نشان می دهند و گویای آن هستند که میزان رضایت ساکنان مجتمع مسکونی لاکانشهر از مسکن خود در سطح مطلوب است. کیفیت های کالبدی ازجمله تراکم ساختمان، تعداد بلوک ها، دید و منظر، الگوی مسیر، نظارت و اختیار، بافت و تضاد مصالح به کار رفته در نما، صدا، حس تعلق، نفوذپذیری، محصوریت، حجم ساختمان، تنوع بصری، اندازه مکان و رنگ به ترتیب بیشترین تأثیر را بر ارتقای حس دل بستگی داشته اند.
۲۸.

Role of Green Spaces in Promotion of the Sense of Belonging to the Place in Residential Complexes (Case Study: Qom City)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Green Space Factors residential complex Sense of Belonging to a Place

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۴
The correlation between urban green space and sense of belonging has been investigated in researches; However, few scholars have mentioned the relationship between the designable physical components of vegetation and the sense of belonging. This study investigates a relationship between three physical parameters of green space - "visual density," "weighted height of vegetation," and "per capita ratio of green space to an open common area of the complex" - and a resident's sense of belonging through five subjective and objective independent variables - transparency," "proportion and scale," "physical and visual diversity," "flexibility" and "privacy and Enclosure " - in four residential complexes in the city of Qom - the center of Iran. Data were extracted from a survey study (n=320), documents, and written sources. it was analyzed using second-order confirmatory factor analysis and hierarchical linear regression. Based on the research literature review and identified gaps, a conceptual model was presented to explain the factors contributing to promoting a sense of place through greening in residents. In the results, a level of a perceived sense of belonging of the residents of the samples in the central courtyard was observed to be higher than in the scattered courtyard. Also, a positive correlation was observed between the psychological and physical components of the green space with the feeling of belonging to a place. The findings showed that among the psychological components, the "transparency," and among the physical components, the "Per-Capita Green Area" had the most positive effect on the resident's sense of belonging
۲۹.

تأملی بر نقش عوامل شنیداری منظر صوتی فضاهای آموزشی شهر قزوین بر مبنای نقشه های شناختی (نمونه مورد مطالعه: مدرسه شاهد نرگس قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر صوتی عوامل شنیداری نقشه های شناختی فضاهای آموزشی شهر قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
بیان مسئله: صداها عاملی مهم در شناخت محیط هستند و در برقراری ارتباط با محیط و دیگر افراد نقش به سزایی ایفا می کنند. صداها به صورت مستقیم بر حواس شنوایی انسان اثر می گذارند و در نحوه درک انسان مؤثر هستند. تنوع صداها در یک محیط منجر به شکل گیری منظرهای صوتی گوناگون می شود. انواع عوامل شنیداری و غیرشنیداری در شکل گیری منظر صوتی نقش قابل قبولی ایفا می کنند. عوامل شنیداری شامل مؤلفه های آنتروفونی، بیوفونی و ژئوفونی هستند که محور اصلی بحث این پژوهش هستند.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی عوامل شنیداری منظر صوتی فضاهای آموزشی شهر قزوین بر مبنای نقشه های شناختی است و مدرسه شاهد نرگس قزوین به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شد. ازاین رو، مؤلفه های آنتروفونی، بیوفونی و ژئوفونی در مدرسه مذکور و محدوده پیرامون آن بررسی شدند.  روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، ثبت مشاهده، برداشت پیمایشی، فیش برداری و ترسیم کروکی از طریق نقشه های شناختی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش از پیاده رو ی صوتی و تکنیک پیمایش حسی بر پایه حواس بینایی و شنیداری استفاده شد.نتیجه گیری: در نهایت با بررسی عوامل شنیداری روی نمونه مورد بررسی این نتیجه حاصل شد که هر سه مؤلفه در فضاهای سرپوشیده، حیاط و محدوده پیرامون مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق انعکاس صداهای غالب در محیط) وجود دارند. مؤلفه های بیوفونی و ژئوفونی در مواقعی که به شدت زیاد بروز نیابند، نسبتاً مطلوب هستند به ویژه مؤلفه ژئوفونی که بر پایه عوامل طبیعی است ولی بخشی از مؤلفه آنتروفونی به جهت انسان محوربودن آن، به صورت نامطلوب و در قالب نوفه ظاهر می شود و در موارد دیگر مطلوب است. این منظرهای صوتی، مستقیم بر حواس شنیداری، ادراک، تمرکز، یادگیری و شناخت دانش آموزان تأثیرگذار هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان